ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پنجشنبههای افتتاح
کاروان «هر پنجشنبه یک افتتاح بزرگ » این هفته به اقتصاد دیجیتال رسید
- رئیسجمهوری در مراسم رونمایی از پروژه های پیشران اقتصاد دیجیتال کشور : مبارزه با فساد از طریق فضای مجازی و دولت الکترونیک امکانپذیراست
- رئیس جمهوری در ادامه گفت وگوهای هفتگی با وزیران نیرو ، آموزش و پرورش و بهداشت دستورات مهمی صادر کرد
به رغم تحریمهای مبتنی بر فشارحداکثری امریکا و با وجود شیوع کرونا که اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داد و به رغم اینکه دولت سال پایانی فعالیت خود را سپری میکند، ماشین اجرایی و عمرانی دولت همچنان به حرکت خود در مسیر توسعه کشور ادامه میدهد. نشان این حرکت، افتتاح طرحهای خرد و کلان اقتصادی، عمرانی و توسعهای در نقاط مختلف کشور است که هر پنجشنبه اتفاق میافتد. این برنامه از 28 فروردین ماه امسال آغاز شد و جز یک استثنا، یعنی پنجشنبه 25 اردیبهشت ماه که روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت حضور یافت، برنامه ثابت سایر پنجشنبههای رئیس جمهوری افتتاح طرحها و پروژهها در نقاط مختلف کشور از طریق ویدئوکنفرانس بوده است. دلالتهای اقتصادی و سیاسی این افتتاحها، همان است که روحانی 25 فروردین ماه، در نخستین پنجشنبه از این دست رویدادها عنوان کرد: «مردم ما کاملاً بدانند گرچه امسال، سال سختی است و همان طوری که بارها گفتم با 2 ویروس در حال جنگ هستیم؛ با ویروس تحریم و با ویروس کرونا اما در عین حال همه تلاشمان را به کار میگیریم که سختی مردم را بکاهیم و مردم ما علیرغم اینکه سال سختی است، بتوانند به طور نسبتاً مطلوب زندگی را بگذرانند؛ امسال برای همه دنیا سال سختی است و برای ما سختی مضاعف دارد.» درحالی که مقامهای امریکا آشکارا از تلاش خود برای فروپاشی اقتصاد ایران سخن میگویند و درحالی که گمان میکنند ویروس کرونا میتواند به کمک ویروس تحریم بیاید، 25 فروردین ماه چندین طرح بزرگ صنعت آب و برق استان تهران به ارزش 2 هزار و 800 میلیارد تومان به دستور رئیس جمهوری و از طریق ویدئوکنفرانس افتتاح شد.
2 و 3
صفحه فناوری را هم بخوانید
2 و 3
صفحه فناوری را هم بخوانید
امروز به احترام جانباختگان بیماری کرونا و ابراز همدردی با خانوادههای داغدیده در صدمین روز ورود کرونا، لوگو ی خود را در پایین صفحه قرار داده ایم
صد روز گذشت و نوبت یک همدردی ملی است
پیشنهادی به ریاست محترم جمهوری
جواد دلیری
ســردبـیر
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بهدرد آورَد روزگار
دگر عضوها را نمانَد قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
صد روز از ورود ویروس نادیدنی کرونا به ایران میگذرد. کرونا واقعیتی شد که همه مرزها را درهم نوردید و همه جانها و توانها را به مبارزه طلبید و در برابر همه خانهها ایستاد. ویروس «نادیده» اما واضع امر «تغییر» بوده و هست. صد روز گذشته ایران، یک تاریخ شد برای ملت ما. صد روز سیستم حکمرانی ایران با کرونا دست و پنجه نرم کرد تا هم «جان» مردم در امان بماند هم «نان» آنان بر سفره باشد. تصمیمهای سخت، دشوار و بهنگام و البته شفاف برای کنترل و مدیریت این روزهای سخت گرفته شد تا بیماری مهلک را از پای درآورد. مبارزه همزمان ضد کرونایی دولت – ملت در دوران تحریم و سختی با ویروس بیتفاوت، بیعاطفه و ضد طبقاتی و همچنین درخشش قهرمانان بیمارستانها و از جان گذشتن بیش از 100نفر از آنان برای نجات جان مردم و در کنار آنها حاکمیت گفتمان پزشکی، دانش سلامت و همبستگی اجتماعی در جامعه نوید یک عصر کاملاً تازه را به ما میدهد. امروز در اثر کرونا درک یکسانی درباره یک خطر مشترک ایجاد شده است. همگان دریافتیم این خطر تنها معطوف به حکومت، یا نهادهای رسمی یا تنها مربوط به عموم مردم یا داراها و ندارها نیست، بلکه همه طبقات و اقشار را در برگرفته و همه گروههای جامعه به نوعی درگیر آن شدهاند. ویروس کرونا تغییرات زیادی را در زندگی جمعی و فردی ما ایجاد کرد.
فردگرایی منفی کنار رفت و نوعی جمعگرایی دردمندانه نسبت به یکدیگر پیش رو قرار گرفت و همزمان با ضرورت فاصلهگذاری اجتماعی قلبها و روح افراد جامعه به هم نزدیکتر شد. کرونا غیر از تجربهای نوظهور در ستیز با جسم آدمی شیوه مواجهه با ساختار عاطفی و روانی انسان نوین را نیز رقم زد. حرکتهای خیرخواهانه عمومی، به میدان آمدن انجمنهای غیردولتی و نیروهای مردمی همچون کمکهای مؤمنانه نشان داد مردم در شرایط سخت همه چیز را از حاکمیت نمیخواهند بلکه سهم و نقش خود را هم ایفا کرده و توان جمعی را برای اجرای پروژهها و اهداف ملی و هویت ایرانی بسیج میکنند. در این روزها، هفتهها و ماههای نفسگیر که به کنج خانهها پناه برده بودیم فهمیدیم که چقدر به همدلی و در کنار هم بودن نیازمندیم.
چقدر زندگی بیدیگران سخت است. در حافظه تاریخی این ملت کارهای بزرگی با «با هم بودن» به سامان رسیده است. گاهی اتفاقاتی در جوامع رخ میدهد که میتواند مسیر جامعه را تغییر دهد. دگرخواهی وخیرخواهی و به فکر یکدیگر بودن میتواند تبدیل به فرهنگ ماندگار این جامعه شود. باید درگذار از کرونا، هرکدام بیقرار شویم از درد دیگری. نباید این تلنگرهایی که به زندگیها خورد را فراموش کرد. تا امروز طبق آمارهای رسمی بیش از 7 هزار و 500 نفر از هموطنان عزیز ما جانشان را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادهاند. هزاران خانواده ایرانی این روزها در تنهایی و قرنطینه بار داغ از دست دادن عزیزانشان را به دوش میکشند و حتی فرصت سوگواری نداشتند.
این آمارها نشان از آن دارد که هزاران خانواده ایرانی در تمام این روزها بهدلیل مخاطرات برگزاری مراسم و تجمع و براساس رعایت تصمیمهای ملی در تنهایی، قرنطینه و بیکسی غم جان باختن عزیزانشان را گریستند و بغض اندوههای بزرگ را فرو خوردند. آیینهای سوگ بهدلیل سایه سنگین کرونا تعلیق و تعطیل شدند و نه ختمی و بزرگداشتی در کار بود و هست و نه یاد و یادبودی؛ کهگذار از اندوه فقدان عزیزی را ممکن و قابل تحمل سازد.
دیر یا زود روزهای پس از کرونا فراخواهند رسید؛ با سوگ کسانی که رفتهاند و درد مشترکی که برجای مانده است و نیازی که به همزیستی مسالمتآمیز رقم خواهد خورد. اما چگونه میتوان از تنهاییهای کرونایی در زندگی و مرگ و سوگ و آثار آنها گریخت؟ پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است. پاسخ به پرسشی که هیچ سابقهای از آن نداریم، ساده نیست. فقط شاید بتوان اشارهای کرد و نشانهای داد. در روزگار عادی جامعه، یافتن راهی برای عبور از چنین چالشهایی بر عهده میانجیهای اجتماعی است، جامعه مدنی و گروههای مردمی خود بهتر از حکومت و دولت میتوانند رفتار کنند اما حال که همگان ملزم به رعایت دستورات ملی مبارزه با کرونا هستیم شاید بهتر باشد ریاست محترم جمهوری یکی از جلسات ستاد مبارزه با کرونا را به این موضوع اختصاص دهند و چگونگی همدردی با خانوادههای جانباختگان را بررسی کنند. ما بهعنوان یک رسانه پیشنهاد داریم:
روزی به یاد تمام جانباختگان و برای التیام درد خانوادهها و عزیزان آنها بهعنوان روز همبستگی با درگذشتگان بیماری کرونا در نظر گرفته شود و یاد آنها که جانشان را از دست دادند و خانوادههایی که بغضشان را فرو خوردند گرامی داشته شود. دولت میتواند ساعتی از روزی مشخص را برای همبستگی با این خانوادهها اعلام عمومی کند و از مردم بخواهد تا سکوت جمعی به احترام آنها شکل بگیرد و مراسمهای رسمی و نمادین هم با حضور مسئولان ارشد از جمله رئیس جمهوری یا معاون اول برگزار شود. همچنین بهتر است روزی در تقویم به یاد مبارزه ملی با کرونا در نظر گرفته شود و بنای یادبودی برای کادر درمانی که در این روزها خوش درخشیدند و تمام قد در میدان بودند و دهها نفر از آنها جانشان را برای سلامت مردم جامعه گذاشتند، ساخته شود. از امروز باید فکر فردایی بود که بالاخره کرونا از میان میرود و زندگی عمومی همچون گذشته به جریان میافتد و آدمها از انزوا و زندگی انفرادی میتوانند بیرون بیایند و جامعه به شرایط عادیاش باز میگردد. پدیده سوگ خاموش، یا سوگ فروخورده، یا سوگ غریبانه؛ چالش اجتماعی این روزهاست. اکنون نوبت این بخش از جامعه است که روح آزرده و اندوهبار آنان التیام یابد و ببینند که هستند، دیده میشوند و ایران همدرد آنهاست.
ســردبـیر
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بهدرد آورَد روزگار
دگر عضوها را نمانَد قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
صد روز از ورود ویروس نادیدنی کرونا به ایران میگذرد. کرونا واقعیتی شد که همه مرزها را درهم نوردید و همه جانها و توانها را به مبارزه طلبید و در برابر همه خانهها ایستاد. ویروس «نادیده» اما واضع امر «تغییر» بوده و هست. صد روز گذشته ایران، یک تاریخ شد برای ملت ما. صد روز سیستم حکمرانی ایران با کرونا دست و پنجه نرم کرد تا هم «جان» مردم در امان بماند هم «نان» آنان بر سفره باشد. تصمیمهای سخت، دشوار و بهنگام و البته شفاف برای کنترل و مدیریت این روزهای سخت گرفته شد تا بیماری مهلک را از پای درآورد. مبارزه همزمان ضد کرونایی دولت – ملت در دوران تحریم و سختی با ویروس بیتفاوت، بیعاطفه و ضد طبقاتی و همچنین درخشش قهرمانان بیمارستانها و از جان گذشتن بیش از 100نفر از آنان برای نجات جان مردم و در کنار آنها حاکمیت گفتمان پزشکی، دانش سلامت و همبستگی اجتماعی در جامعه نوید یک عصر کاملاً تازه را به ما میدهد. امروز در اثر کرونا درک یکسانی درباره یک خطر مشترک ایجاد شده است. همگان دریافتیم این خطر تنها معطوف به حکومت، یا نهادهای رسمی یا تنها مربوط به عموم مردم یا داراها و ندارها نیست، بلکه همه طبقات و اقشار را در برگرفته و همه گروههای جامعه به نوعی درگیر آن شدهاند. ویروس کرونا تغییرات زیادی را در زندگی جمعی و فردی ما ایجاد کرد.
فردگرایی منفی کنار رفت و نوعی جمعگرایی دردمندانه نسبت به یکدیگر پیش رو قرار گرفت و همزمان با ضرورت فاصلهگذاری اجتماعی قلبها و روح افراد جامعه به هم نزدیکتر شد. کرونا غیر از تجربهای نوظهور در ستیز با جسم آدمی شیوه مواجهه با ساختار عاطفی و روانی انسان نوین را نیز رقم زد. حرکتهای خیرخواهانه عمومی، به میدان آمدن انجمنهای غیردولتی و نیروهای مردمی همچون کمکهای مؤمنانه نشان داد مردم در شرایط سخت همه چیز را از حاکمیت نمیخواهند بلکه سهم و نقش خود را هم ایفا کرده و توان جمعی را برای اجرای پروژهها و اهداف ملی و هویت ایرانی بسیج میکنند. در این روزها، هفتهها و ماههای نفسگیر که به کنج خانهها پناه برده بودیم فهمیدیم که چقدر به همدلی و در کنار هم بودن نیازمندیم.
چقدر زندگی بیدیگران سخت است. در حافظه تاریخی این ملت کارهای بزرگی با «با هم بودن» به سامان رسیده است. گاهی اتفاقاتی در جوامع رخ میدهد که میتواند مسیر جامعه را تغییر دهد. دگرخواهی وخیرخواهی و به فکر یکدیگر بودن میتواند تبدیل به فرهنگ ماندگار این جامعه شود. باید درگذار از کرونا، هرکدام بیقرار شویم از درد دیگری. نباید این تلنگرهایی که به زندگیها خورد را فراموش کرد. تا امروز طبق آمارهای رسمی بیش از 7 هزار و 500 نفر از هموطنان عزیز ما جانشان را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادهاند. هزاران خانواده ایرانی این روزها در تنهایی و قرنطینه بار داغ از دست دادن عزیزانشان را به دوش میکشند و حتی فرصت سوگواری نداشتند.
این آمارها نشان از آن دارد که هزاران خانواده ایرانی در تمام این روزها بهدلیل مخاطرات برگزاری مراسم و تجمع و براساس رعایت تصمیمهای ملی در تنهایی، قرنطینه و بیکسی غم جان باختن عزیزانشان را گریستند و بغض اندوههای بزرگ را فرو خوردند. آیینهای سوگ بهدلیل سایه سنگین کرونا تعلیق و تعطیل شدند و نه ختمی و بزرگداشتی در کار بود و هست و نه یاد و یادبودی؛ کهگذار از اندوه فقدان عزیزی را ممکن و قابل تحمل سازد.
دیر یا زود روزهای پس از کرونا فراخواهند رسید؛ با سوگ کسانی که رفتهاند و درد مشترکی که برجای مانده است و نیازی که به همزیستی مسالمتآمیز رقم خواهد خورد. اما چگونه میتوان از تنهاییهای کرونایی در زندگی و مرگ و سوگ و آثار آنها گریخت؟ پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است. پاسخ به پرسشی که هیچ سابقهای از آن نداریم، ساده نیست. فقط شاید بتوان اشارهای کرد و نشانهای داد. در روزگار عادی جامعه، یافتن راهی برای عبور از چنین چالشهایی بر عهده میانجیهای اجتماعی است، جامعه مدنی و گروههای مردمی خود بهتر از حکومت و دولت میتوانند رفتار کنند اما حال که همگان ملزم به رعایت دستورات ملی مبارزه با کرونا هستیم شاید بهتر باشد ریاست محترم جمهوری یکی از جلسات ستاد مبارزه با کرونا را به این موضوع اختصاص دهند و چگونگی همدردی با خانوادههای جانباختگان را بررسی کنند. ما بهعنوان یک رسانه پیشنهاد داریم:
روزی به یاد تمام جانباختگان و برای التیام درد خانوادهها و عزیزان آنها بهعنوان روز همبستگی با درگذشتگان بیماری کرونا در نظر گرفته شود و یاد آنها که جانشان را از دست دادند و خانوادههایی که بغضشان را فرو خوردند گرامی داشته شود. دولت میتواند ساعتی از روزی مشخص را برای همبستگی با این خانوادهها اعلام عمومی کند و از مردم بخواهد تا سکوت جمعی به احترام آنها شکل بگیرد و مراسمهای رسمی و نمادین هم با حضور مسئولان ارشد از جمله رئیس جمهوری یا معاون اول برگزار شود. همچنین بهتر است روزی در تقویم به یاد مبارزه ملی با کرونا در نظر گرفته شود و بنای یادبودی برای کادر درمانی که در این روزها خوش درخشیدند و تمام قد در میدان بودند و دهها نفر از آنها جانشان را برای سلامت مردم جامعه گذاشتند، ساخته شود. از امروز باید فکر فردایی بود که بالاخره کرونا از میان میرود و زندگی عمومی همچون گذشته به جریان میافتد و آدمها از انزوا و زندگی انفرادی میتوانند بیرون بیایند و جامعه به شرایط عادیاش باز میگردد. پدیده سوگ خاموش، یا سوگ فروخورده، یا سوگ غریبانه؛ چالش اجتماعی این روزهاست. اکنون نوبت این بخش از جامعه است که روح آزرده و اندوهبار آنان التیام یابد و ببینند که هستند، دیده میشوند و ایران همدرد آنهاست.
قالیباف رئیس شد
- گزارش «ایران»: رئیس مجلس تبدیل به سخنگوی نمایندگان میشود؟
- نقشه جدید برای نقش دیگر قالیباف
کارشناسان سیاسی در گفتوگو با «ایران» از نقش رئیس مجلس برای همکاری گفتند
همراه با یادداشت هایی از مرتضی طلایی، احمد شیرزاد، محمد هاشمی ، پرویز سروری و هدایت آقایی
2 و 3
همراه با یادداشت هایی از مرتضی طلایی، احمد شیرزاد، محمد هاشمی ، پرویز سروری و هدایت آقایی
2 و 3
رقص آتش از بهبهان خوزستان تا دهدشت کهگیلویه و بویراحمد
زاگرس در آتش میسوزد
- جهانگیری در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد:
همه تجهیزات لازم برای اطفای حریق جنگلها بهکار گرفته شود
- رئیسدفتر رئیسجمهوری بر استفاده از تمام ظرفیتها و امکانات برای مهار آتشسوزی در منطقه حفاظت شده خائیز در استان کهگیلویه و بویر احمد تأکید کرد
زهرا کشوری
خبرنگار
زاگرس از هر سو در حال سوختن است اما هنوز بالگردها نه در خوزستان و نه در کهگیلویه و بویراحمد آبی بر آتش دل آن نپاشیدهاند. صاعقهای که مردم بوشهر و کازرون عصر روز پنجشنبه در آسمان دیدند کوه سیاه را به آتش کشاند و آنقدر شعلههایش را گسترش داد که به منطقه شاهپسرمرد و درنگ نیز رسید.
همزمان با کوه سیاه در بوشهر منطقه حفاظت شده خائیز نیز شعله کشید و بخش بسیار زیادی از آن سوخت. فعالان حوزه محیط زیست در این دو استان شب جمعه، شبکههای اجتماعی را فرصتی برای رساندن فریاد مراتع و جنگلهایی که بیوقفه در آتش سوخت، دیدند و اعلام کردند منطقه برای اطفای حریق نیاز به بالگرد دارد.
یک روز پس از آن، بالاخره دو بالگرد از سمت استان فارس به سمت کوه سیاه بوشهر رفت تا بتواند این منطقه را از شعلههای آتش برهاند ولی آنطور که «مهتاب بذرافکن» فعال و پژوهشگر محیط زیست بوشهر به «ایران» میگوید: «هر دو هلیکوپتر دچار نقص فنی شدند و نتوانستند کوه سیاه را از دهان آتش بیرون بکشند و آتش به سمت دیگر مناطق استان رفت.»
«محمد داسمه»، وکیل و فعال محیط زیست شناخته شده این منطقه شبجمعه در گفتوگو با «ایران» از وقوع آتشسوزی بسیار وحشتناکی در این منطقه خبر میدهد و میگوید: «شعلههای آتش آن قدر زیاد است که هیچ کاری از دو محیطبان و سه جنگلبان حاضر در منطقه برنمیآید و همه به تماشای رقص آتش در خائیز نشستهاند.» او از رقص آتش بین دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد خبر میدهد میگوید: «تودههای آتش در دره بالا میآیند با باد به سمت دهدشت میروند و دوباره به سمت علمدار و بهبهان برمیگردند.»
بهگفته داسمه، آتش ابتدا چند نقطه کوچک از خائیز را زخم زده بود اما آن قدر بیتوجهی شد که آتش از بهبهان گذشت و به دهدشت و کهگیلویه و بویراحمد رسید. حساب کتابهای او میگوید: «بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هکتار از مراتع و جنگلهای بهبهان و دهدشت طعمه حریق شده است.» زمانی که او با «ایران» گفتوگو میکند در روستای تنگ شیخ قرار دارد و میگوید: «هیچ کاری از کسی برنمیآید نه دمندهای وجود دارد نه تجهیزات اطفای حریق. صدها هکتار از اراضی منطقه در حال سوختن است و ما در کنار دو محیطبان و سه جنگلبان به تماشای آتش نشستهایم! «عبدالستار جلالی، رئیس اداره منابع طبیعی بهبهان در پاسخ به اعتراض آنان و در گفتوگو با روزنامه «ایران» میگوید: «ده آتشکوب در اختیار جنگلبانان قرار دادیم.» فعالان میگویند آتشسوزی در ارتفاع قرار دارد و امکان بردن آتش کوب ها وجود ندارد علاوه بر آن نمیتوان به ۵۰متری شعلهها نزدیک شد. جلالی همچنین درباره حضور بالگردها میگوید، توانسته است مجوز حضور را بگیرد و تا ۱۰ دقیقه دیگر (زمان تنظیم این گزارش) بالگردها به کمک میآیند.
و یک خبر امیدوار کننده را در پایان این گزارش بخوانید: امیر سرتیپ «نوذر نعمتی» جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش اعلام کرد در ادامه روند مهار آتش سوزی جنگل های خوزستان از روز گذشته گردان بلیات تیپ ۳۹۲ زرهی با حضور در مناطق جنگلی خسرج به مهار آتش سوزی پرداخت.
دکتر جهانگیری در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد:
همه تجهیزات لازم برای اطفای حریق جنگلها بهکار گرفته شود
معاون اول رئیس جمهوری بر لزوم تلاش بیوقفه و بهکارگیری تمام امکانات استان کهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان برای مهار آتشسوزی در جنگلها بویژه در منطقه حفاظت شده خائیز تأکید کرد. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، دکتر اسحاق جهانگیری عصر جمعه در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد در جریان آخرین وضعیت آتشسوزی در جنگلهای این استان و مناطق حفاظت شده خائیز شهرستان کهگیلویه و عملیات اطفای حریق در این منطقه قرار گرفت. معاون اول رئیس جمهوری همچنین از استاندار گهگیلویه و بویراحمد خواست از طریق هماهنگی مستمر با امیرحاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نیز اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، امکانات و تجهیزات اطفای حریق از جمله بالگردهای آبپاش را به منطقه اعزام کنند تا هرچه سریعتر شاهد مهار آتشسوزی و جلوگیری از گسترش حریق در جنگلهای مرز استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد باشیم.
همه تجهیزات لازم برای اطفای حریق جنگلها بهکار گرفته شود
- رئیسدفتر رئیسجمهوری بر استفاده از تمام ظرفیتها و امکانات برای مهار آتشسوزی در منطقه حفاظت شده خائیز در استان کهگیلویه و بویر احمد تأکید کرد
زهرا کشوری
خبرنگار
زاگرس از هر سو در حال سوختن است اما هنوز بالگردها نه در خوزستان و نه در کهگیلویه و بویراحمد آبی بر آتش دل آن نپاشیدهاند. صاعقهای که مردم بوشهر و کازرون عصر روز پنجشنبه در آسمان دیدند کوه سیاه را به آتش کشاند و آنقدر شعلههایش را گسترش داد که به منطقه شاهپسرمرد و درنگ نیز رسید.
همزمان با کوه سیاه در بوشهر منطقه حفاظت شده خائیز نیز شعله کشید و بخش بسیار زیادی از آن سوخت. فعالان حوزه محیط زیست در این دو استان شب جمعه، شبکههای اجتماعی را فرصتی برای رساندن فریاد مراتع و جنگلهایی که بیوقفه در آتش سوخت، دیدند و اعلام کردند منطقه برای اطفای حریق نیاز به بالگرد دارد.
یک روز پس از آن، بالاخره دو بالگرد از سمت استان فارس به سمت کوه سیاه بوشهر رفت تا بتواند این منطقه را از شعلههای آتش برهاند ولی آنطور که «مهتاب بذرافکن» فعال و پژوهشگر محیط زیست بوشهر به «ایران» میگوید: «هر دو هلیکوپتر دچار نقص فنی شدند و نتوانستند کوه سیاه را از دهان آتش بیرون بکشند و آتش به سمت دیگر مناطق استان رفت.»
«محمد داسمه»، وکیل و فعال محیط زیست شناخته شده این منطقه شبجمعه در گفتوگو با «ایران» از وقوع آتشسوزی بسیار وحشتناکی در این منطقه خبر میدهد و میگوید: «شعلههای آتش آن قدر زیاد است که هیچ کاری از دو محیطبان و سه جنگلبان حاضر در منطقه برنمیآید و همه به تماشای رقص آتش در خائیز نشستهاند.» او از رقص آتش بین دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد خبر میدهد میگوید: «تودههای آتش در دره بالا میآیند با باد به سمت دهدشت میروند و دوباره به سمت علمدار و بهبهان برمیگردند.»
بهگفته داسمه، آتش ابتدا چند نقطه کوچک از خائیز را زخم زده بود اما آن قدر بیتوجهی شد که آتش از بهبهان گذشت و به دهدشت و کهگیلویه و بویراحمد رسید. حساب کتابهای او میگوید: «بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هکتار از مراتع و جنگلهای بهبهان و دهدشت طعمه حریق شده است.» زمانی که او با «ایران» گفتوگو میکند در روستای تنگ شیخ قرار دارد و میگوید: «هیچ کاری از کسی برنمیآید نه دمندهای وجود دارد نه تجهیزات اطفای حریق. صدها هکتار از اراضی منطقه در حال سوختن است و ما در کنار دو محیطبان و سه جنگلبان به تماشای آتش نشستهایم! «عبدالستار جلالی، رئیس اداره منابع طبیعی بهبهان در پاسخ به اعتراض آنان و در گفتوگو با روزنامه «ایران» میگوید: «ده آتشکوب در اختیار جنگلبانان قرار دادیم.» فعالان میگویند آتشسوزی در ارتفاع قرار دارد و امکان بردن آتش کوب ها وجود ندارد علاوه بر آن نمیتوان به ۵۰متری شعلهها نزدیک شد. جلالی همچنین درباره حضور بالگردها میگوید، توانسته است مجوز حضور را بگیرد و تا ۱۰ دقیقه دیگر (زمان تنظیم این گزارش) بالگردها به کمک میآیند.
و یک خبر امیدوار کننده را در پایان این گزارش بخوانید: امیر سرتیپ «نوذر نعمتی» جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش اعلام کرد در ادامه روند مهار آتش سوزی جنگل های خوزستان از روز گذشته گردان بلیات تیپ ۳۹۲ زرهی با حضور در مناطق جنگلی خسرج به مهار آتش سوزی پرداخت.
دکتر جهانگیری در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد:
همه تجهیزات لازم برای اطفای حریق جنگلها بهکار گرفته شود
معاون اول رئیس جمهوری بر لزوم تلاش بیوقفه و بهکارگیری تمام امکانات استان کهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان برای مهار آتشسوزی در جنگلها بویژه در منطقه حفاظت شده خائیز تأکید کرد. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، دکتر اسحاق جهانگیری عصر جمعه در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد در جریان آخرین وضعیت آتشسوزی در جنگلهای این استان و مناطق حفاظت شده خائیز شهرستان کهگیلویه و عملیات اطفای حریق در این منطقه قرار گرفت. معاون اول رئیس جمهوری همچنین از استاندار گهگیلویه و بویراحمد خواست از طریق هماهنگی مستمر با امیرحاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نیز اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، امکانات و تجهیزات اطفای حریق از جمله بالگردهای آبپاش را به منطقه اعزام کنند تا هرچه سریعتر شاهد مهار آتشسوزی و جلوگیری از گسترش حریق در جنگلهای مرز استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد باشیم.
شهرهای بزرگ امریکا صحنه تظاهرات ضدنژادپرستی شد
شرارههای خشم
ندا آکیش
خبرنگار
انتشار ویدئوی فشار زانوی افسر پلیس بر گردن مرد سیاهپوست غیرمسلح و دستبند بهدست و صداهای بریده بریده «نمیتوانم نفس بکشم» جورج فلوید، این مرد 46 ساله در آخرین لحظات حیاتش کافی بود تا مردم خشمگین سراسر امریکا که بهخاطر افزایش قربانیان کووید19 در کشورشان به بیش از 100 هزار نفر مانند آتش زیر خاکستر بودند، شعله ور شوند و به خیابانها بیایند و فریاد عدالتخواهی سر دهند.
بهگزارش نیویورک تایمز، پس از انتشار ویدئوی کشته شدن جورج فلوید در شبکههای اجتماعی و بالاگرفتن خشم عمومی از این ویدئو اگرچه اداره پلیس مینیاپولیس افسر خاطی و سه افسر دیگر حاضر در آن ویدئو را اخراج کرد اما احساسات جریحه دار شده معترضان فروکش نکرد و تظاهراتهای گسترده ابتدا در مینیاپولیس و سپس در دیگر شهرهای بزرگ امریکا شامل نیویورک، آریزونا، اوهایو، تنسی، دِنوِر، کلورادو، فونیکس، کولومبوس، مِمفیس و...
به راه افتاد.
پنجشنبه شب به وقت محلی هزاران معترض خشمگین با شکستن پنجرههای یک حوزه پلیس در مینیاپولیس وارد این حوزه شده و آنجا را به آتش کشیدند. البته این حوزه پیشتر خالی شده بود و آسیبی به هیچ یک از نیروهای پلیس وارد نشد. در سنت پائول، منطقه مجاور مینیاپولیس هم تظاهرات آنقدر شدت گرفته بود که پلیس از گاز اشک آور استفاده کرد. پلیس سنت پاول همچنین اعلام کرد، تظاهرات باعث خسارت دیدن بیش از 170 کسب و کار
شده است.
از این رو، گارد ملی ایالت مینه سوتا بیش از 500نیروی پلیس خود را برای اعزام به مینیاپولیس و منطقه سنت پاول بسیج کرد. در نیویورک هم پس از بالا گرفتن تظاهراتها به خاطر مرگ جورج فلوید، پلیس وارد عمل شد و در راستای سرکوب معترضان بیش از 40 معترض را دستگیر و بازداشت کرد.
سوابق قضایی پلیس خاطی
بهگزارش سیانان، بنا بر اعلام اداره پلیس مینیاپولیس، «درک چووین»، افسر پلیس خاطی که در ویدئوی مربوط به قتل جورج فلوید زانویش را روی گلوی فلوید 46 ساله گذاشته بود و فشار میداد و به فریادهای فلوید که میگفت نمیتواند نفس بکشد، توجهی نمیکرد، پیشتر 18 پرونده شکایت دیگر هم داشته است. هرچند که جزئیات این پروندهها رسانهای نشده و معلوم نیست که آیا آنها هم مربوط به خشونت بوده است
یا خیر.
در ویدئوی جنجالی مرگ فلوید علاوه بر چووین، سه افسر پلیس دیگر هم دیده میشدند که هر سه آنها به همراه چووین اخراج شدند و جالب آنکه دستکم دو افسر پلیس دیگر 6 و 5 پرونده شکایت در اداره پلیس دارند.
حمایت تلویحی ترامپ از نژادپرستی
در چنین شرایطی که خشم عمومی در امریکا افزایش یافته و به خیابانها کشیده شده، رئیس جمهوری امریکا در توئیتر مردم کشورش را تهدید میکند که ارتش را بسیج خواهد کرد که معترضان را سرکوب کند.
ترامپ این تهدید را در دو توئیت متوالی در توئیتر، شبکه اجتماعی مورد علاقهاش منتشر میکند اما پس از آنکه توئیتر این پیامها را بهخاطر نقض قوانین این شبکه اجتماعی و دامن زدن به خشونتها حذف میکند، حمله ترامپ به توئیتر آغاز میشود. ترامپ در این توئیتها که صبح جمعه منتشر شد، نوشته بود: نمیتوانم عقب بنشینم و نظاره گر آنچه در این شهر امریکایی بزرگ رخ میدهد باشم.
او با متهم کردن جاکوب فری، شهردار دموکرات مینیاپولیس به ناکارآمدی نوشته بود: او باید وارد عمل شود و کنترل شهر را به دست بگیرد یا خودم با اعزام گارد ملی قضیه را به درستی فیصله خواهم داد. ترامپ همچنین با جانی خواندن معترضان گفت که به تیم والز، معاون ارتش مأموریت داده که خشونتها را سرکوب کند. در پی این فرمان برخی شهروندان اقدام به انتشار تصاویری ویدئویی کردند که نشان میداد گارد امنیتی امریکا در حال شلیک به معترضان است.
برش
مرگ 100 هزار امریکایی و بیتفاوتی ترامپ
زهره صفاری/ «دونالد ترامپ» در حالی آمار 100 هزار نفری تلفات «کووید19» در امریکا را اغراقآمیز عنوان کرده که با پایان قرنطینه همه ایالات، پیشبینی میشود سوگواری بزرگتر از قربانیان جنگ جهانی اول در انتظار مردم این کشور باشد.به نوشته «فوربس»، کارشناسان امریکایی آمار واقعی 4 ماه اخیر را فراتر از 100 هزار نفر اعلام کردهاند و جامعه رنگین پوست امریکا و فقرا بیشترین آمار را در فهرست قربانیان ویروس کرونا دارند. تحلیلگران بر این باورند در صورتی که رئیس جمهوری امریکا و مشاورانش به جای بازی سیاسی و سرزنش دیگران، تنها دو هفته قرنطینه ایالات را زودتر آغاز کرده بودند، امروز شاهد کاهش 60 درصدی آمار هراس انگیز اعلام شده مؤسسه جان هاپکینز بودیم.بهگزارش «اینترسپت»، بسیاری از مردم امریکا که با آمار میلیونی بیکاری، گرسنگی و فقر در ماههای اخیر دست و پنجه نرم میکنند و روزها چارهای جز ایستادن در صفهای طولانی غذای رایگان ندارند، از «دونالد ترامپ» خشمگین هستند. چراکه او در میان دغدغه تبلیغات انتخاباتیاش، با سیاسی کردن موضوع کرونا، مقایسه کردن آن با آنفلوانزای فصلی، پیشبینی نابودی ناگهانی ویروس و تعریفهای ابتدایی و سرزنشهای اخیر چین در کنترل «کووید19»، با وجود هشدار کارشناسان، فرصتهای مهم نجات مردم امریکا را سوزاند. به نظر میرسد تصور ترامپ و مشاورانش این بود که میتوانند فاجعه ناشی از کرونا را نیز مانند همه سیاستهای افراط گرایانه رئیس جمهوری در سه سال و نیم اخیر پشت سر گذاشته و بدون دغدغه به سمت آینده قدم بردارند.«جی روزن»، استاد ارتباطات دانشگاه نیویورک معتقد است: «امریکا در ماههای اخیر با حجم بالای دروغهای ترامپ روبهرو بود. چین، باراک اوباما، سازمان بهداشت جهانی و... همه مقصر بودند و نقد شدند اما واقعیت این است که ترامپ برنامهای ندارد تا بتواند دلیل قانعکنندهای برای این آمار هولناک داشته باشد.»
به گزارش «واشنگتن پست» «دونالد ترامپ» حتی در این شرایط سخت نیز دست از خودستایی برنداشته بهطوری که در اواسط هفته با اشاره به اینکه آمار کمتر از یک تا 2 میلیون تلفات «کووید19» در امریکا نشاندهنده سیاستهای درست اوست، حتی سعی در همدردی با مردم نداشت تا اینکه اواخر هفته در میان هجمه انتقادات با توئیتی به خانوادههای داغدار تسلیت گفت. براساس تحلیل اخیر مؤسسه واتسون امریکا هدف ترامپ و هر سیاستمدار دیگری از عادی جلوه دادن آمار بالای کشتهها، تفهیم آسانتر دیدگاه مرگ ناشی از ویروس کرونا و منحرف کردن ذهنها از ضعف سیستم بهداشتی و مهمتر از آنها باز کردن دست سیاستمداران در بحرانهای مرگبار آتی است.
سازمان انرژی اتمی در واکنش به تحریمهای جدید هستهای ایران از سوی امریکا:
خبرهای خوشی در راه است
گروه سیاسی/ تصمیم به لغو معافیت همکاریهای صلحآمیز هستهای ایران و تلاش برای ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در آیندهای نزدیک جملگی نشانههایی است که از تلاش واشنگتن برای به پایان رساندن توافق هستهای حکایت میکند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا پنجشنبه گذشته خبر داد که این کشورمعافیتهای هستهای ایران ذیل برجام را لغو کرده و مجید آقایی و امجد سازگار، ۲ دانشمند ایرانی مرتبط با برنامه هستهای را تحریم میکند. در همین چارچوب، این تحریمها در دوره زمانی ۶۰ روزه باز خواهد گشت و کشورها و شرکتهای فعال در این پروژهها فرصت خواهند داشت تا به همکاری خود پایان دهند. همکاریهای صلحآمیز هستهای با ایران، یکی از بندهای برجام به شمار میآید که بر پایه آن دولت امریکا معافیتهایی را برای برخی از تحریمهای یکجانبه مربوط به صادرات اقلام قابل استفاده در برنامه هستهای به ایران، صادر کرد. این تصمیم شامل لغو معافیت از تحریمهایی که شامل نوسازی رآکتور آب سنگین اراک، تأمین اورانیوم غنی شده برای رآکتور تحقیقاتی تهران و انتقال سوخت مصرف شده و پسماند رآکتور هستهای میشود. پیشتر این معافیتها تا قبل از اعلام اخیر پمپئو هر بار تمدید شده بود. در همین حال گفته شده است که یک معافیت جداگانه برای همکاریهای بینالمللی در نیروگاه هستهای بوشهر تا ۹۰ روز تمدید میشود. روسیه بهعنوان یکی از کشورهای فعال در زمینه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران نخستین کشوری بود که به این اقدام امریکا واکنش نشان داد. «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش گفت: «نفرت نابخردانه از ایران در میان نخبگان سیاسی امریکا بر مسئولیت حقوقی این کشور در برابر شرکا و ارزیابی مخاطرات آن برای حیثیت امریکا غلبه کرده است. به نظر میرسد واشنگتن نمیداند چه کار دیگری میتواند برای خارج کردن برجام از مسیر انجام دهد.» زاخارووا با بیان اینکه «تصمیم امریکا برای لغو معافیتهای هستهای مربوط به برجام مصداق دیگری از سیاست نقض فاحش برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط امریکا است»، افزود:«روسیه این اقدام را محکوم میکند.» «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز در صفحه توئیتر خود با بیان اینکه امریکا واقعاً معتقد است که میتواند حقوق خود ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برجام را اجرا کند و به تعهداتش ذیل همان قطعنامه بیاعتنا باشد، بر حق ایران برای داشتن انرژی هستهای صلحآمیز تأکید کرد و افزود: «ایالات متحده اصرار دارد که ایران ذیل NPT فقط موظف و ملزم به اجرای یکسری اقدامات است اما هیچ حقی برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای آنهم با وجود بند چهارم اِنپیتی ندارد.» این دیپلمات روس با انتقاد از این رفتار دوگانه امریکا، تصریح کرد: «این فقط استاندارد دوگانه نیست. این تلاشی مذبوحانه برای بازنویسی قانون بینالمللی است. اقدامی که مخصوصاً برای عدم اشاعه خطرناک است.» «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز از اقدام دولت امریکا در لغو معافیتهای تحریمی مربوط به همکاریهای صلحآمیز هستهای با ایران انتقاد کرد و گفت:«این اقدام حصول اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران را برای جامعه بینالمللی دشوارتر میکند.»
پیشتر بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در واکنش به انتشار اخبار مبنی بر احتمال لغو معافیت همکاریهای هستهای گفته بود که «امریکا تمایل دارد که اقداماتش در راستای فشار بر ایران تأثیر بگذارد، اما در عمل اتفاقی نمیافتد.»کمالوندی درباره همکاریهای هستهای ایران با کشورهای باقی مانده در برجام افزود: «سوخت ما در روسیه بدون هیچ مشکلی هر وقت نیاز داشته باشیم به ایران میآید و اگر سوخت موجود تمام شود هم قادریم در آینده، خودمان بدون نیاز به کمک هیچ کشوری آن را تولید کنیم.» او با ابراز اطمینان از اینکه بازطراحی رآکتور اراک بخوبی انجام میشود افزود:«ما هر دو شکل رآکتور قدیم و جدید را خودمان به تنهایی هم میتوانیم بسازیم. همین الان طراحیها چه در حوزه رآکتور و چه سوخت آن توسط نیروهای متخصص ایرانی در حال انجام است.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ادامه داد: «چین و سایر کشورهای اروپایی با ما در این کار همراهی میکنند، اما کار اصلی طراحی رآکتور و سوخت آن با خودمان است. در ساخت تجهیزات هم این توانمندی در نیروهای ایرانی وجود دارد که در صورت همراهی نکردن دیگران به تنهایی آن را انجام دهیم. شاهد بودیم که مدار ثانویه و پمپها را خودمان ساختیم.» سازمان انرژی اتمی ایران ساعاتی بعد از قطعی شدن لغو معافیتهای تحریمی همکاری هستهای با ایران از سوی امریکا و تحریم 2 دانشمند ایرانی اعلام کرد که «خبرهای خوشی از صنعت هستهای ایران در راه است.»
برش
ادعای هوک: مذاکره یا فروپاشی اقتصادی پیش روی ایران است
وزارت خارجه امریکا بامداد پنجشنبه در راستای سیاست ایرانهراسی و اتهامپراکنی علیه تهران، نشست خبری ویدئوکنفرانسی علیه برنامه هستهای ایران با حضور «مورگان اُرتاگوس» سخنگوی این وزارتخانه، «برایان هوک» نماینده ویژه رئیس جمهوری امریکا در امور ایران و همچنین «کریستوفر فورد» معاون وزیر خارجه این کشور در امور امنیت بینالملل و عدم اشاعه ترتیب داد. به گزارش تابناک، برایان هوک گفت: «کارزار فشار حداکثری رئیس جمهوری دونالد ترامپ به روشهای بیسابقهای، ایران را مهار و با آن مقابله کرده است... ما شبکه مالی آنها را مختل کردهایم. به دلیل فشارهای ما، سران ایران باید تصمیم بگیرند، یا مذاکره کنند یا فروپاشی اقتصادی را مدیریت نمایند.»
این دیپلمات امریکا از سه جزء اصلی سیاست ضدایرانی امریکا نیز یاد کرد و گفت: راهبرد جدید ما در قبال ایران ترکیبی از فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی است که هر سه برای داشتن راهبردی موفق درخصوص ایران لازمند. هر کدام که نباشند، با قواعد ایران بازی میکنید. کریستوفر فورد هم در پاسخ به سؤال خبرگزاری رویترز «چرا معافیت همکاری روسها در بوشهر را لغو نمیکنید؟» گفت: «ما هیچ وقت مسیر خود درباره فعالیتها در آن راکتور را تحت هیچ شرایطی تغییر نمیدهیم. این یک چرخه ۹۰ روزه است. وقتی چرخه بعدی فرا برسد، معافیت بوشهر را بررسی میکنیم و ممکن است مسیر را تغییر داده یا ندهیم... ما تمایل داریم که عملیاتها در آن راکتور را به منظور ایمنی، حمایت کنیم تا حادثهای برای آن در ایران رخ ندهد. همچنین فرآیند سوخترسانی و گرفتن سوخت مصرف شده تداوم یابد تا ایران بهانهای برای غنیسازی یا استفاده از سوخت مصرفی برای جدا کردن پلوتونیم از آن نداشته باشد.» سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان اما در پاسخ به هوک نوشت: «فشار حداکثری شما را با مقاومت حداکثری، اراده پولادین و تکیه بر توانمندیهای داخلی درهم میشکنیم. این شمایید که باید دست به انتخاب بزنید: یا شکست را بپذیرید و راه احترام به ملت ایران را در پیش گیرید یا همچنان به تحقیر، منفور بودن و انزوای بیشتر خود ادامه دهید.»
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا پنجشنبه گذشته خبر داد که این کشورمعافیتهای هستهای ایران ذیل برجام را لغو کرده و مجید آقایی و امجد سازگار، ۲ دانشمند ایرانی مرتبط با برنامه هستهای را تحریم میکند. در همین چارچوب، این تحریمها در دوره زمانی ۶۰ روزه باز خواهد گشت و کشورها و شرکتهای فعال در این پروژهها فرصت خواهند داشت تا به همکاری خود پایان دهند. همکاریهای صلحآمیز هستهای با ایران، یکی از بندهای برجام به شمار میآید که بر پایه آن دولت امریکا معافیتهایی را برای برخی از تحریمهای یکجانبه مربوط به صادرات اقلام قابل استفاده در برنامه هستهای به ایران، صادر کرد. این تصمیم شامل لغو معافیت از تحریمهایی که شامل نوسازی رآکتور آب سنگین اراک، تأمین اورانیوم غنی شده برای رآکتور تحقیقاتی تهران و انتقال سوخت مصرف شده و پسماند رآکتور هستهای میشود. پیشتر این معافیتها تا قبل از اعلام اخیر پمپئو هر بار تمدید شده بود. در همین حال گفته شده است که یک معافیت جداگانه برای همکاریهای بینالمللی در نیروگاه هستهای بوشهر تا ۹۰ روز تمدید میشود. روسیه بهعنوان یکی از کشورهای فعال در زمینه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران نخستین کشوری بود که به این اقدام امریکا واکنش نشان داد. «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش گفت: «نفرت نابخردانه از ایران در میان نخبگان سیاسی امریکا بر مسئولیت حقوقی این کشور در برابر شرکا و ارزیابی مخاطرات آن برای حیثیت امریکا غلبه کرده است. به نظر میرسد واشنگتن نمیداند چه کار دیگری میتواند برای خارج کردن برجام از مسیر انجام دهد.» زاخارووا با بیان اینکه «تصمیم امریکا برای لغو معافیتهای هستهای مربوط به برجام مصداق دیگری از سیاست نقض فاحش برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط امریکا است»، افزود:«روسیه این اقدام را محکوم میکند.» «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز در صفحه توئیتر خود با بیان اینکه امریکا واقعاً معتقد است که میتواند حقوق خود ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برجام را اجرا کند و به تعهداتش ذیل همان قطعنامه بیاعتنا باشد، بر حق ایران برای داشتن انرژی هستهای صلحآمیز تأکید کرد و افزود: «ایالات متحده اصرار دارد که ایران ذیل NPT فقط موظف و ملزم به اجرای یکسری اقدامات است اما هیچ حقی برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای آنهم با وجود بند چهارم اِنپیتی ندارد.» این دیپلمات روس با انتقاد از این رفتار دوگانه امریکا، تصریح کرد: «این فقط استاندارد دوگانه نیست. این تلاشی مذبوحانه برای بازنویسی قانون بینالمللی است. اقدامی که مخصوصاً برای عدم اشاعه خطرناک است.» «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز از اقدام دولت امریکا در لغو معافیتهای تحریمی مربوط به همکاریهای صلحآمیز هستهای با ایران انتقاد کرد و گفت:«این اقدام حصول اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران را برای جامعه بینالمللی دشوارتر میکند.»
پیشتر بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در واکنش به انتشار اخبار مبنی بر احتمال لغو معافیت همکاریهای هستهای گفته بود که «امریکا تمایل دارد که اقداماتش در راستای فشار بر ایران تأثیر بگذارد، اما در عمل اتفاقی نمیافتد.»کمالوندی درباره همکاریهای هستهای ایران با کشورهای باقی مانده در برجام افزود: «سوخت ما در روسیه بدون هیچ مشکلی هر وقت نیاز داشته باشیم به ایران میآید و اگر سوخت موجود تمام شود هم قادریم در آینده، خودمان بدون نیاز به کمک هیچ کشوری آن را تولید کنیم.» او با ابراز اطمینان از اینکه بازطراحی رآکتور اراک بخوبی انجام میشود افزود:«ما هر دو شکل رآکتور قدیم و جدید را خودمان به تنهایی هم میتوانیم بسازیم. همین الان طراحیها چه در حوزه رآکتور و چه سوخت آن توسط نیروهای متخصص ایرانی در حال انجام است.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ادامه داد: «چین و سایر کشورهای اروپایی با ما در این کار همراهی میکنند، اما کار اصلی طراحی رآکتور و سوخت آن با خودمان است. در ساخت تجهیزات هم این توانمندی در نیروهای ایرانی وجود دارد که در صورت همراهی نکردن دیگران به تنهایی آن را انجام دهیم. شاهد بودیم که مدار ثانویه و پمپها را خودمان ساختیم.» سازمان انرژی اتمی ایران ساعاتی بعد از قطعی شدن لغو معافیتهای تحریمی همکاری هستهای با ایران از سوی امریکا و تحریم 2 دانشمند ایرانی اعلام کرد که «خبرهای خوشی از صنعت هستهای ایران در راه است.»
برش
ادعای هوک: مذاکره یا فروپاشی اقتصادی پیش روی ایران است
وزارت خارجه امریکا بامداد پنجشنبه در راستای سیاست ایرانهراسی و اتهامپراکنی علیه تهران، نشست خبری ویدئوکنفرانسی علیه برنامه هستهای ایران با حضور «مورگان اُرتاگوس» سخنگوی این وزارتخانه، «برایان هوک» نماینده ویژه رئیس جمهوری امریکا در امور ایران و همچنین «کریستوفر فورد» معاون وزیر خارجه این کشور در امور امنیت بینالملل و عدم اشاعه ترتیب داد. به گزارش تابناک، برایان هوک گفت: «کارزار فشار حداکثری رئیس جمهوری دونالد ترامپ به روشهای بیسابقهای، ایران را مهار و با آن مقابله کرده است... ما شبکه مالی آنها را مختل کردهایم. به دلیل فشارهای ما، سران ایران باید تصمیم بگیرند، یا مذاکره کنند یا فروپاشی اقتصادی را مدیریت نمایند.»
این دیپلمات امریکا از سه جزء اصلی سیاست ضدایرانی امریکا نیز یاد کرد و گفت: راهبرد جدید ما در قبال ایران ترکیبی از فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی است که هر سه برای داشتن راهبردی موفق درخصوص ایران لازمند. هر کدام که نباشند، با قواعد ایران بازی میکنید. کریستوفر فورد هم در پاسخ به سؤال خبرگزاری رویترز «چرا معافیت همکاری روسها در بوشهر را لغو نمیکنید؟» گفت: «ما هیچ وقت مسیر خود درباره فعالیتها در آن راکتور را تحت هیچ شرایطی تغییر نمیدهیم. این یک چرخه ۹۰ روزه است. وقتی چرخه بعدی فرا برسد، معافیت بوشهر را بررسی میکنیم و ممکن است مسیر را تغییر داده یا ندهیم... ما تمایل داریم که عملیاتها در آن راکتور را به منظور ایمنی، حمایت کنیم تا حادثهای برای آن در ایران رخ ندهد. همچنین فرآیند سوخترسانی و گرفتن سوخت مصرف شده تداوم یابد تا ایران بهانهای برای غنیسازی یا استفاده از سوخت مصرفی برای جدا کردن پلوتونیم از آن نداشته باشد.» سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان اما در پاسخ به هوک نوشت: «فشار حداکثری شما را با مقاومت حداکثری، اراده پولادین و تکیه بر توانمندیهای داخلی درهم میشکنیم. این شمایید که باید دست به انتخاب بزنید: یا شکست را بپذیرید و راه احترام به ملت ایران را در پیش گیرید یا همچنان به تحقیر، منفور بودن و انزوای بیشتر خود ادامه دهید.»
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری در گفت و گو با «ایران»:
تصویب لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در اولویت کار دولت است
مهسا قوی قلب
خبرنگار
در چند روز اخیر حادثه قتل رومینا دختر ۱۳ سال گیلانی که بهدلایل ناموسی بهدست پدرش کشته شد، واکنش بسیاری از افراد جامعه را بهدنبال داشت تا جایی که این امر سبب شد لایحه منع خشونت علیه زنان که امروز با نام «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» شناخته میشود دوباره در دستور کار قرار گیرد هرچند کلیات این لایحه از ابتدای سال ۹۶ تصویب شده بود اما به دلایلی متوقف مانده بود. در این باره با معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، درباره محتوای لایحه و چرایی طولانی شدن تصویب آن گفتوگو کردیم که میخوانید:
کمی درباره کلیات متن لایحه و روند آن توضیح دهید. چرا تصویب این لایحه تا این حد طولانی شد تا جایی که بهدلیل نبود قانونی محکم در جهت حفظ امنیت زنان، در یک سال اخیر شاهد خشونتهای متعددی نسبت به زنان بودیم؟
لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در انتهای دولت یازدهم، توسط کمیسیون لوایح دولت برای قوه قضائیه ارسال شد و از اواخر سال ۹۶ جلسات متعددی با قوه قضائیه برای بررسی لایحه به انجام رسید. در نهایت در کل متن به توافقهای مورد نظر رسیدیم. اوایل سال ۹۷ هم نشستهای تخصصی به درخواست قوه قضائیه در خصوص این لایحه برگزار شد و مکاتباتی با آقای آملی لاریجانی انجام شد تا لایحه تصویب شود، تا اینکه آقای رئیسی ریاست قوه قضائیه را برعهده گرفتند و در اولین نشست که در خصوص زنان داشتند از ایشان درخواست کردم که لایحه به دولت برگردانده شود. چندماهی لایحه معطل ماند، اما آقای رئیسی دستور پیگیری داد و نهایتاً حدود ۶ ماه پیش لایحه به دولت برگردانده شد. البته ناگفته نماند کمیسیون لوایح کمیسیون شلوغی است اما با اتفاقی که از هفته پیش افتاده یعنی بعد از واقعه قتل رومینا، آقای رئیس جمهوری هم دستور دادند که این لایحه با اولویت مطرح شود و فکر میکنم که در اوایل هفته موضوع اصلی بحث دولت هم این لایحه باشد.
در لایحه مورد نظر چه مسائل مهمی در خصوص حقوق زنان و حمایتهای قانونی مطرح شده است؟
در این لایحه تنها بحث خشونت خانگی مطرح نیست، بلکه جنبههای بازدارندگی و مباحث حقوقی و قضایی هم در این لایحه عنوان شده است. به عبارتی در این لایحه نظر قوه قضائیه نیز لحاظ خواهد شد.
در مقوله خشونت علیه زنان آیا به نظر شما با تصویب قانون شاهد کاهش آمار خشونتها خواهیم بود؟
دو مسأله در این خصوص وجود دارد. مسأله فرهنگی و مسأله قانون، که قطعاً نیاز به قانون قوی در این خصوص دیده میشود. لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هم باید زودتر رسیدگی شود و با درخواست اولویت به دولت آمده است و مجلس فعالانه با آن برخورد میکند. ۲۰ روز پیش هم با رئیس کمیسیون حقوقی مجلس در خصوص این لایحه صحبت کردم و خوشبختانه در دستور کار آمده و آخرین ایراد آن هم دو هفته پیش در مجلس برطرف شده و به شورای نگهبان برگردانده شده است.
در این قانون اورژانس اجتماعی بهصورت خیلی قوی و مترقی حضور دارد. در نهایت قانون هم دو جنبه دارد، استفاده در محاکم، بهعنوان ابزاری برای تحقق عدالت و جنبه دیگر که بسیار مهم است، جنبه فرهنگسازی قانون است. قانون خود میتواند به تنهایی هم بازدارنده باشد و هم فرهنگساز باشد.
معاونت زنان و خانواده برای فرهنگسازی در خصوص کاهش خشونتهای زنان چه اقداماتی را انجام داده؟
در دولت دوازدهم برای بحث خانواده طرحهای ملی مانند گفتوگوی ملی خانواده را در دستور کار دادیم. زیرا یکی از مواردی که میتواند خشونتهای لفظی و ارتباطی را کم کند، داشتن مهارتهای ارتباطی است. اگر پدر رومینا مهارت ارتباطی داشت، کار به اینجا نمیکشید. بچهها باید احساس کنند که به رسمیت شناخته میشوند و بهترین مکان برای آنها خانه است.
گزارشها نشان میدهد که بیشتر در مناطق روستایی و بافتهای سنتی که تفاوت فرهنگی وجود دارد و ناآگاهی دیده میشود، خشونتها علیه زنان بیشتر است. به نظر شما در چه مناطقی این خشونتها بیشتر است و چه کارهایی میتوان برای آنها انجام داد؟
در آمارهای ارائه شده استان گیلان جزو استانهای پرخطر نبود، اما دیدیم که این اتفاق اخیر در استان گیلان هم رخ داد. بیشتر در استانها و مناطق مرزی و روستایی که حالت سنتی و بومی دارند، خشونت علیه زنان دیده میشود یا اینکه شاهد کودک همسری در این مناطق هستیم. اما باید بدانیم که این نوع خشونتها در کشور ما آمار بالایی ندارند. باید با فرهنگسازی و در کنار آن اصلاح قانون در حل این مشکل پیشرو باشیم.
بهعنوان سؤال پایانی، برخی از منتقدین به شما در این خصوص که در پروسه تصویب لایحه منع خشونت تعلل کردهاید، هجمههایی وارد میکنند، در این رابطه نظر شما چیست؟
در این باره باید بگویم که تا آنجایی که توان داشتم دویدهام. من راه نرفته و از پای هم ننشستهام، بلکه در این مسیر از ابتدا دویدهام. در این مسیر موانع و مخالفتها و مشکلات زیادی وجود داشت که کم و بیش به آنها اشاره شده اما قول میدهم که در کمیسیون دولت در اولین فرصت در خصوص این لایحه به نتایج مثبتی برسیم.
این لایحه سندی است که کاملاً مطابق با شرع مقدس اسلام است و الحمدلله نظرات رهبر معظم انقلاب هم در این حوزه بسیار مترقی است تا جایی که ایشان در سال ۹۶ فرمودند که باید بحث خشونت خانوادگی بسیار جدی گرفته شود.
خبرنگار
در چند روز اخیر حادثه قتل رومینا دختر ۱۳ سال گیلانی که بهدلایل ناموسی بهدست پدرش کشته شد، واکنش بسیاری از افراد جامعه را بهدنبال داشت تا جایی که این امر سبب شد لایحه منع خشونت علیه زنان که امروز با نام «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» شناخته میشود دوباره در دستور کار قرار گیرد هرچند کلیات این لایحه از ابتدای سال ۹۶ تصویب شده بود اما به دلایلی متوقف مانده بود. در این باره با معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، درباره محتوای لایحه و چرایی طولانی شدن تصویب آن گفتوگو کردیم که میخوانید:
کمی درباره کلیات متن لایحه و روند آن توضیح دهید. چرا تصویب این لایحه تا این حد طولانی شد تا جایی که بهدلیل نبود قانونی محکم در جهت حفظ امنیت زنان، در یک سال اخیر شاهد خشونتهای متعددی نسبت به زنان بودیم؟
لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در انتهای دولت یازدهم، توسط کمیسیون لوایح دولت برای قوه قضائیه ارسال شد و از اواخر سال ۹۶ جلسات متعددی با قوه قضائیه برای بررسی لایحه به انجام رسید. در نهایت در کل متن به توافقهای مورد نظر رسیدیم. اوایل سال ۹۷ هم نشستهای تخصصی به درخواست قوه قضائیه در خصوص این لایحه برگزار شد و مکاتباتی با آقای آملی لاریجانی انجام شد تا لایحه تصویب شود، تا اینکه آقای رئیسی ریاست قوه قضائیه را برعهده گرفتند و در اولین نشست که در خصوص زنان داشتند از ایشان درخواست کردم که لایحه به دولت برگردانده شود. چندماهی لایحه معطل ماند، اما آقای رئیسی دستور پیگیری داد و نهایتاً حدود ۶ ماه پیش لایحه به دولت برگردانده شد. البته ناگفته نماند کمیسیون لوایح کمیسیون شلوغی است اما با اتفاقی که از هفته پیش افتاده یعنی بعد از واقعه قتل رومینا، آقای رئیس جمهوری هم دستور دادند که این لایحه با اولویت مطرح شود و فکر میکنم که در اوایل هفته موضوع اصلی بحث دولت هم این لایحه باشد.
در لایحه مورد نظر چه مسائل مهمی در خصوص حقوق زنان و حمایتهای قانونی مطرح شده است؟
در این لایحه تنها بحث خشونت خانگی مطرح نیست، بلکه جنبههای بازدارندگی و مباحث حقوقی و قضایی هم در این لایحه عنوان شده است. به عبارتی در این لایحه نظر قوه قضائیه نیز لحاظ خواهد شد.
در مقوله خشونت علیه زنان آیا به نظر شما با تصویب قانون شاهد کاهش آمار خشونتها خواهیم بود؟
دو مسأله در این خصوص وجود دارد. مسأله فرهنگی و مسأله قانون، که قطعاً نیاز به قانون قوی در این خصوص دیده میشود. لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هم باید زودتر رسیدگی شود و با درخواست اولویت به دولت آمده است و مجلس فعالانه با آن برخورد میکند. ۲۰ روز پیش هم با رئیس کمیسیون حقوقی مجلس در خصوص این لایحه صحبت کردم و خوشبختانه در دستور کار آمده و آخرین ایراد آن هم دو هفته پیش در مجلس برطرف شده و به شورای نگهبان برگردانده شده است.
در این قانون اورژانس اجتماعی بهصورت خیلی قوی و مترقی حضور دارد. در نهایت قانون هم دو جنبه دارد، استفاده در محاکم، بهعنوان ابزاری برای تحقق عدالت و جنبه دیگر که بسیار مهم است، جنبه فرهنگسازی قانون است. قانون خود میتواند به تنهایی هم بازدارنده باشد و هم فرهنگساز باشد.
معاونت زنان و خانواده برای فرهنگسازی در خصوص کاهش خشونتهای زنان چه اقداماتی را انجام داده؟
در دولت دوازدهم برای بحث خانواده طرحهای ملی مانند گفتوگوی ملی خانواده را در دستور کار دادیم. زیرا یکی از مواردی که میتواند خشونتهای لفظی و ارتباطی را کم کند، داشتن مهارتهای ارتباطی است. اگر پدر رومینا مهارت ارتباطی داشت، کار به اینجا نمیکشید. بچهها باید احساس کنند که به رسمیت شناخته میشوند و بهترین مکان برای آنها خانه است.
گزارشها نشان میدهد که بیشتر در مناطق روستایی و بافتهای سنتی که تفاوت فرهنگی وجود دارد و ناآگاهی دیده میشود، خشونتها علیه زنان بیشتر است. به نظر شما در چه مناطقی این خشونتها بیشتر است و چه کارهایی میتوان برای آنها انجام داد؟
در آمارهای ارائه شده استان گیلان جزو استانهای پرخطر نبود، اما دیدیم که این اتفاق اخیر در استان گیلان هم رخ داد. بیشتر در استانها و مناطق مرزی و روستایی که حالت سنتی و بومی دارند، خشونت علیه زنان دیده میشود یا اینکه شاهد کودک همسری در این مناطق هستیم. اما باید بدانیم که این نوع خشونتها در کشور ما آمار بالایی ندارند. باید با فرهنگسازی و در کنار آن اصلاح قانون در حل این مشکل پیشرو باشیم.
بهعنوان سؤال پایانی، برخی از منتقدین به شما در این خصوص که در پروسه تصویب لایحه منع خشونت تعلل کردهاید، هجمههایی وارد میکنند، در این رابطه نظر شما چیست؟
در این باره باید بگویم که تا آنجایی که توان داشتم دویدهام. من راه نرفته و از پای هم ننشستهام، بلکه در این مسیر از ابتدا دویدهام. در این مسیر موانع و مخالفتها و مشکلات زیادی وجود داشت که کم و بیش به آنها اشاره شده اما قول میدهم که در کمیسیون دولت در اولین فرصت در خصوص این لایحه به نتایج مثبتی برسیم.
این لایحه سندی است که کاملاً مطابق با شرع مقدس اسلام است و الحمدلله نظرات رهبر معظم انقلاب هم در این حوزه بسیار مترقی است تا جایی که ایشان در سال ۹۶ فرمودند که باید بحث خشونت خانوادگی بسیار جدی گرفته شود.
گزارش «ایران» از بازگشایی و حال و هوای کافیشاپها در دوران کرونا
کرونا منوی کافهها را تغییر داد
حمید امینی فرد
خبرنگار
گذرتان که به خیابان ایرانشهر افتاد، به تقاطع کلانتری نرسیده، خودتان را برای دیدن صف طویل آدمهایی آماده کنید که حدوداً یک هفته است هر روز جلوی یک ویترین شیشهای بزرگ برای وارد شدن به این نقطه سرو دست میشکنند، یک نفر نه! ١٠ نفر هم نه! حدود ٣٠ نفر در کنار هم جوری تنیدهاند که برای اینکه نامشان در لیست بلند بالای رزرویها بنشیند، از روی شانههای یکدیگر بالا میروند، در یک پیاده روی باریک، درست سر نبش یکی از همین خیابانهای معروف، ساعت هنوز به ٧ نرسیده، سیل اشتیاق آدمها آنقدر شدت گرفته که به فکرتان هم نمیرسد، از باز شدن کافهها حتی ٧ روز هم نگذشته است! حال و هوای مشترک ایرانشهر را در نجات الهی، انقلاب، بلوار کشاورز، وصال، دولت و تجریش هم
می توانید تجربه کنید، یک حس عجیب برای کافه روهای حرفهای که حدوداً ٩٠ روز است بوی تلخ قهوه فرانسوی به مشامشان نرسیده و در حسرت مزه کردن اسپرسوهای خیالی تورین ایتالیا، قهوههای دروغین خانگی را هم زده و با کف سر ریز شده از ماگهای بلند، تلخی دوری از گعدههای شبانه را هضم کردهاند، برای همین کرکره کافهها که بالا میرود، دورهمیهای ممنوعه این ماهها، خیلی زود جای خودش را به دور نشستن تنگ هم کافهها زیر نورهای لایت میدهد تا انفجار حرفهای روی هم تلنبار شده، جایی برای نفس کشیدن دوباره باز کند. برای اینکه بدانید کرونا در این چند ماه چه بر سر کافهها آورده و حال و روز کافهها حالا چگونه است، این گزارش را از چند کافه معروف تهران مینویسم، ساعت ٦ بعد ازظهر کمی زودتر از روال همیشگی کافهها درست یک روز بعد از اعلام رسمی بازگشاییها!
اینجا یکی از کافههای معروف خیابان نجات الهی است، کمی دورتر از صفهای طویل خیابان ایرانشهر، اگر فکر میکنید در این کافه خبری از رزرو نیست، اشتباه میکنید، خیلیها ساعتها زودتر برای نشستن روی صندلیهایی که با الکل ضدعفونی شده، خودشان را به اینجا رسانده اند تا در آخرین روزهای بهاری که لذتش را نچشیدهاند، حس کافه نرفتنهای چند ماهه را ارضا کنند. کرونا هنوز نرفته، اما خبری از ماسک و دستکش نیست، حتی یک نفر از مشتریها که جزو ثابتها محسوب میشود، هم شکل و شمایلش با گذشته فرقی نکرده است، المانهای کافه هم همان همیشگی است، با این تفاوت که هر کس وارد میشود، مشت اش را به نشانه سلام به مشت دیگری میکوبد و بعد هم روی صندلی مینشیند که به زحمت ٢٠ سانتیمتر با دیگری فاصله دارد. سرها رو به روی هم و نفسها لا به لای هم رد میشود، اضطراب نوشیدن یک قهوه تلخ اما زمانی به سراغشان میآید که کارکنان با دستکش و ماسک، منوهای خلاصه شده را با فاصله روی میز میگذارند، کمی به یکدیگر خیره میشوند و بعد که با جای خالی سالادها روبهرو شدند، اسپریهای کوچک ضدعفونی را از روی میز بر میدارند و تعارفی دست به دست میکنند، یک نفر زده، آن دیگری با صدای بلند قهقهه میزند، «چرا؟» تینا جوابش را میدهد، دانشجوی ٢٥ ساله معماری که تقریباً ٥ سال است هر هفته، روزی دو-سه بار پشت یکی از همین میزها از خنده ریسه میرود یا دلش گرفته باشد، اشکهایش سرازیر میشود: «کافه یعنی رفع دلتنگی، یعنی آدم دیدن، معاشرت کردن، نگاه کردن، حرف زدن، لبخند زدن مگه میشه بدون کافه زندگی کرد اخه؟ انگار برگشتیم خونه خودمون دوباره، دو ماهه همدیگررو ندیدیم، چنان دوق زده شدیم که یادمون رفت ماسک بزنیم، یک ساعته منتظریم یک میز خالی شه، حالمون امروز عجیب خوبه، حتی اگه حرفم نزنیم، الکی میخندیم، دیوونه نیستیما، دوباره آدم دیدیم!» تینا یک چای دارچینی سفارش میدهد و دور کیکها را خط میکشد، سمانه که اصرار میکند، با خنده میگوید ته جیبش خالیست! قیمتها فعلاً همان همیشگی است، اما کرونا دخل و خرج خیلیها را کوچک کرده، حواسش به حساب و کتاب مانده که مرجان از راه میرسد، ننشسته یک قهوه ترک سفارش میدهد و بعد هم شروع میکند به تعریف خاطرات خانوادگی...٣ ماه است که خودش را به خاطر پدرش قرنطینه خانگی کرده، امروز انگار دست و دلش باز شده باشد، دستی به سرو صورتش کشیده خودش را به جمعی رسانده که قرار است حال و هوایش را عوض میکند، کافه برایش حکم معاشرت و گپ زدنهای دوستانه دارد:«کجاش مهم نیست، یه جا میخوام با کسی حرف بزنم، درد دل کنم، دلم این چند وقت پوسید، نه اینکه بیرون نرفته باشم نه! دلم جمع دوستامو میخواست، آدم شجاعی نیستم ولی اگه ترسناک بود که باز نمیکردن هان؟! مگه قراره چقدر عمر کنیم، مهم اینه که حال دلت خوب باشه، بیخیال.» از سر میزشان که بلند میشوم اسپری ضدعفونی را روی هر دو دستش خالی میکند و کمی با پاهایش صندلی را عقب میزند! یکی از کارکنان سینی لیوانهای یکبار مصرف چای و قهوه را بدون هیچ پیشوند و پسوندی روی میز کنار من میگذارد، همان جا که روزبه و سعید بعد از ٤٨ روز تازه به هم رسیدهاند.آنقدر سرشان به حرف زدن گرم است که یادشان میرود، با هم دست دادهاند. یادآوری که میکنم، تازه دوزاریشان میافتد که بله کرونایی هم هست: «جای دیگه نداریم که، همین یه کافه برامون مونده، قرار کاری، دوستانه، عاشقانه، فامیلی خلاصه همه قرارامون همینجاست، یه قهوه سفارش میدیم اندازه سه ساعت حرف میزنیم، اومدیم اینجا چون مطمئن بودیم حواسشون به همه چی هست، سخت نباید گرفت، آنقدر که این مدت از همه چی دور بودیم یادمون رفته بود چطور حرف بزنیم، به خدا نمیدونستم چی باید بگم، فک کنم دیگه هیچ وقت مثل قبلنا نشیم، انگار رودربایستی دار شدیم، یه جوری شدیم با هم، رومون نمیشه دنگی حساب کنیم دیگه، بقیه میزارو ببین همه تعارفی شدن، زیاد راحت نیستن باهم، نمیدونم شاید چون روز اوله.» پاک سیرت ١٨ سال است که کارش کافه داری است، ٤ سال است این عمارت تاریخی حدوداً ١٠٠ ساله را شبیه کافههای تلفیقی مدرن و کلاسیک اداره میکند.
از حرفهای او میشود فهمید کافهها حالا جای سفرهای گران را هم گرفتهاند، خانوادهها، جوان ترها و مسن ترها کافه روتر از قبل شدهاند، چون به زعم او حالا هیچ تفریحی ارزانتر از کافه رفتن نیست! شلوغی کافهها بعد از کرونا برای او خوشحالکننده و البته غمانگیز است، از اول فروردین تا همین چند روز پیش درهای کافه بسته بوده است، (اسفند ماه ظاهراً الزامی برای تعطیلی نداشتهاند! تعدادی از نیروهای شهرستانی را به شهرهایشان فرستاده بودند که حالا دوباره برگشتهاند، کسی تعدیل نشده و فعلاً خبری از گرانی منوها نیست. اما در این ٤٨ روز ٦٠٠ میلیون تومان به طور مستقیم ضرر مالی روی دستشان مانده: «نسبت به کافههای دیگه مشتری هامون خیلی بیشترن و اغلبشون جز خانوادهها و مسن ترها برگشتن، اما ما یه بحران داشتیم و زمان میبره تا شرایطمون عادی بشه. الان هم هزینهها سنگینتر و بدهیها انباشته شده، چون مجبوریم از ظرفهای یکبار مصرف هم استفاده کنیم، منوهامون هم محدود شده، تو این مدت خیلی از کافه دارا ورشکسته شدن، همین کافه تهرون نزدیک ما که بزرگ و سرپا بود، تعطیل شد.خب کافههای کوچیکتر که وضعیت بدتری داشتن.»
او میگوید که این شلوغیها تنها حاصل بازگشت ٥٠ درصد از مشتریهای سابق است و خیلیها هنوز بر ترس کافه رفتن غلبه نکردهاند. میانگین ورودی مشتریها در این کافه در روزهای عادی حدوداً ٢ هزار نفر و در روزهای آخر هفته بیش از ٤ هزار نفر بوده که حالا بهکمتر از ٥٠ درصد رسیده است! حال و هوای کافهای در حوالی چهاراه ولیعصر هم دست کمی از اینجا ندارد، مشتریها میگویند تا بهحال اینهمه آدم اینجا ندیدهاند، همه برای بازگشت هجوم آوردهاند و از لبخندها و ذوق و شوقشان هم معلوم است عجلهای برای نشستن ندارند! اغلبشان کافه روی حرفهای هستند، دست کم در ماه ٥ بار کافه میروند، اینجا هم خبری از فاصلهگذاری و ماسک نیست، فاصلهها حتی به ١٠ سانتیمتر هم نمیرسد. یک نفر آمده تا اسمها را بنویسد، میگوید دورهایتان رو خوب بزنید و برگردید! یکی از پرسنل کافه میگوید: «قبل از کرونا خیلی از مشتریهایمان که جزو طبقه متوسط بودند، روزی دوبار میآمدند و قرارهای کاریشان را همین جا میگذاشتند اما حالا در این چند روز فقط یکبار آمدهاند، قبلترها کنار قهوه کیک سفارش میدادند، الان به همین یک قهوه اکتفا میکنند، ما هنوز نرخها را بالا نبردهایم. میدانیم خیلی از کسب و کارها هم مثل ما آسیب دیدهاند، اما تا کی بتوانیم این وضعیت را ادامه دهیم، نمیدانم.»
برش
برخی مشتریها هرگز بر نمیگردند
مدیر کافهای در بلوار کشاورز میگوید: «قطعاً کافهها هم به دوران قبل از کرونا و بعد از کرونا تقسیم میشوند، همین الان ٤٠ درصد از منوی ما مثل برگرها غیرفعال شده و باید منوها تغییر کند، میدانیم برخی مشتریها هم هر گز بر نمیگردند! مینا نقاشی است که ایدههایش را از کافهها الهام میگیرد، به کافهای آمده که مطمئنتر است اما هنوز هم دست و دلش به خوردن غذاها نمیرود، در مدت کرونا معاشرتش به صفر رسیده و حالا آمده تا با دوستانش گپ بزند.نگران هزینه آینده کافههاست، چون ماهی لااقل 10 بار به کافه میآید، در این مدت هم درآمدی نداشته که خیالش راحت باشد.کافه خیابان دولت مجهزتر از مرکز شهر است، از لحظه ورود همه ضدعفونی میشوند، کارکنان سپر حفاظتی دارند، منوی غذاها گرم است و در هر وعده باز هم مراحل ضدعفونی انجام میشود. اینجا هم برای ورود باید منتظر باشید تا میزها خالی شود! مشتریها هیجان بالایی دارند، اما از ماسک و دستکش همچنان خبری نیست!
مجلسجدید و الگوی طلایی: همه با هم
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
مجلس در شرایطی کار خود را آغاز میکند که جمهوری اسلامی در آغاز چهل ساله دوم با چند پدیده در هم تنیده مواجه است. تحول جمعیتی چه از جنبه کمی و چه کیفی یکی از پدیدههای بینظیر این دوره است که آثار خود را در دهه ۹۰ بر فرهنگ، اقتصاد و جامعه ایران نشان داده است. دو برابر شدن جمعیت کشور پس از انقلاب فقط افزایش عددها نیست. ما با بیش از ۴۰ میلیون فکر، نیاز و خواسته جدید روبهرو شدهایم. هرچه از دهه ۶۰ فاصله میگیریم، در هر دهه شباهتهای رفتاری کمتر و نیازهای متحولشده بیشتری را شاهد هستیم.
هیچ برنامهریزی و سیاستگذاری برای ایران بدون توجه به تحولات کیفی جمعیتی به نتیجه نخواهد نشست. این خواستهها و نیازها صرفاً در حوزههای اقتصادی مثل اشتغال و مسکن نیست. سیاستهای اجتماعی و فرهنگی که این تحولات را درک نکرده باشند چیزی جز تعارضهای جدید یا رهاشدگی جمعیتی نخواهند داشت. انتظار از زندگی، تصویر از آینده، نگاه به جهان و... آنقدر متفاوت شده است که با نسخههای قبل نمیتوان به درمان مشکلات فعلی پرداخت. این تحول جمعیتی وقتی با واقعیتهای اقتصادی ترکیب شوند، بخش دیگری از پیچیدگی دورهای را میتواند نشان دهد. رشد کم اقتصاد ایران در چند دهه اخیر، واقعیت تلخ اقتصاد کوچک شده با جمعیت متحول شده با آرزوهای بزرگ را به ما نشان میدهد. برنامههای پی در پی توسعه ما نیز نه از بیعدالتی کاسته و نه توانسته از گسترده شدن فقر پیشگیری کند. وضعیت قدرت خرید و فقر برخی دهکهای جامعه بخشی از واقعیتی است که در این دوره آثار خود را هویدا و در نظام اداره کشور تحمیل کرده است.
باید این واقعیت را بخوبی درک کنیم که برنامهریزی و سیاستگذاری برای رفع بیعدالتی، فقرزدایی و بزرگ شدن کیک اقتصادی و پاسخ به خیل بیکاران نه تنها از مسیر آرزوهای بیانی عبور نمیکند بلکه با واقعگرایی قابل تحقق است. این واقعیتها را اضافه کنیم به قرار گرفتن در نامتعادلترین دوره در روابط و امنیت بینالملل. دشمنی و کینهورزی دولت امریکا در این سالها به اوج خود رسیده و دورهای بیسابقه از فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران را به وجود آورده است. وقتی از تحریم بیسابقه سخن میگوییم باید ابعاد آن را با نگاهی واقعگرایانه درک کنیم. بنابراین جمعیت متحول شده ذهنی با توقعات فزاینده، به علاوه واقعیت اقتصاد ۴۰ ساله و متغیر سیاست بیرحمانه دولت امریکا را باید از یک منظر واقعی بررسی کرد.
همانگونه که بیان شد مجلس در شرایطی آغاز به کار میکند که علاوه بر شرایط تصویر شده فوق، امروز مبارزه تأخیرناپذیر ضد کرونایی دولت، جامعه سلامت و جامعه در کلیت خود وارد مرحله نوینی شده است. روشن است که یک مجلس تازه نفس و نوخاسته در چنین شرایطی میتواند به سهم خود نفس تازهای به مبارزه نفسگیر و هر روزه دولت و ملت با کرونا بدمد. امری که مستلزم ظرفیتسازیهای جدیدی در سطح جامعه و استفاده از همه ظرفیتهای موجود و همه مؤلفههای گوناگون جمهوری اسلامی ایران است. امروز سرشت و ماهیت تهاجم خصمانه علیه ایران و شهروندان ایرانی تغییر کرده و تبدیل به یک تهاجم مستقیم علیه اقتصاد، سلامت، پیکره زیستی و زیست روانی آحاد جمعیت ایران شده است. دولت، جامعه سلامت در کلیت بهداشتی و درمانی و پیشگیرانه آن و از همه مهمتر جامعه ایرانی اکنون درخط مقدم این نبرد میهنی برای دفاع از هستی زیستی و کرامتی قرار دارد و همین امر رسالت مجلس در الحاق به فرآیندهای دفاعی دولت-ملت را دوچندان مینماید. مبارزه و غلبه بر بحرانهای توأمان جمعیتی، اقتصادی، فقر و نابرابری، فشار بیحد و حصر بینالمللی در دوران کرونایی مبارزهای است که فرمولهای حداقلی «نصف به اضافه یک» پاسخگوی الزامات آن نیست. در سطح جامعه ما از ضرورت رعایت هشتاد درصدی در مبارزه ضد کرونایی سخن میگوییم اما انتظار از مجلس یک انتظار صددرصدی است، زیرا مجلس بنا بر تعریف ذاتی باید عصاره فضایل ملت باشد و قطع نظر از سطح مشارکت انتخاباتی ملت، باید سعی کند همه ارزشهای جامعه را در سیمای پارلمانی خود منعکس نماید.
جامعه در حال تجربه یک زیست جدید در شرایط مبارزه ضدتحریمی و ضدکرونایی است. یعنی همزیستی «همه باهم» و کشف مجدد ارزشهای معطوف به این همبودگی وسیع ملی. درست در همین نقطه بازگشت استعلایی به فرمول طلایی «همه باهم» است که الگویهای مردمسالاری در نقطه تأسیس نظام و از آن جمله تأسیس مجلس شورای اسلامی که این روزها چهلمین سالگرد آن را پشت سرمیگذاریم درخشانتر از هر زمان دیگر رخ مینماید.
اتفاقاً مدیریت صد روزه کرونا و موفقیتهای غیرقابل انکار ایران در مقابله با آنکه در مقایسه جهانی امروز کاملاً قابل رؤیت و مشاهده است، محصول تشخیص درست، برنامهریزی مشترک و همافزایی بین قوا و کمک به مدیریت پرقدرت و دولت واحد است. برای غلبه بر شرایط پیش گفته الگوی مدیریت کرونایی میتواند برای پاسخ به بحرانهای قرن پیش رو و عبور با سلامت جامعه باشد.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
مجلس در شرایطی کار خود را آغاز میکند که جمهوری اسلامی در آغاز چهل ساله دوم با چند پدیده در هم تنیده مواجه است. تحول جمعیتی چه از جنبه کمی و چه کیفی یکی از پدیدههای بینظیر این دوره است که آثار خود را در دهه ۹۰ بر فرهنگ، اقتصاد و جامعه ایران نشان داده است. دو برابر شدن جمعیت کشور پس از انقلاب فقط افزایش عددها نیست. ما با بیش از ۴۰ میلیون فکر، نیاز و خواسته جدید روبهرو شدهایم. هرچه از دهه ۶۰ فاصله میگیریم، در هر دهه شباهتهای رفتاری کمتر و نیازهای متحولشده بیشتری را شاهد هستیم.
هیچ برنامهریزی و سیاستگذاری برای ایران بدون توجه به تحولات کیفی جمعیتی به نتیجه نخواهد نشست. این خواستهها و نیازها صرفاً در حوزههای اقتصادی مثل اشتغال و مسکن نیست. سیاستهای اجتماعی و فرهنگی که این تحولات را درک نکرده باشند چیزی جز تعارضهای جدید یا رهاشدگی جمعیتی نخواهند داشت. انتظار از زندگی، تصویر از آینده، نگاه به جهان و... آنقدر متفاوت شده است که با نسخههای قبل نمیتوان به درمان مشکلات فعلی پرداخت. این تحول جمعیتی وقتی با واقعیتهای اقتصادی ترکیب شوند، بخش دیگری از پیچیدگی دورهای را میتواند نشان دهد. رشد کم اقتصاد ایران در چند دهه اخیر، واقعیت تلخ اقتصاد کوچک شده با جمعیت متحول شده با آرزوهای بزرگ را به ما نشان میدهد. برنامههای پی در پی توسعه ما نیز نه از بیعدالتی کاسته و نه توانسته از گسترده شدن فقر پیشگیری کند. وضعیت قدرت خرید و فقر برخی دهکهای جامعه بخشی از واقعیتی است که در این دوره آثار خود را هویدا و در نظام اداره کشور تحمیل کرده است.
باید این واقعیت را بخوبی درک کنیم که برنامهریزی و سیاستگذاری برای رفع بیعدالتی، فقرزدایی و بزرگ شدن کیک اقتصادی و پاسخ به خیل بیکاران نه تنها از مسیر آرزوهای بیانی عبور نمیکند بلکه با واقعگرایی قابل تحقق است. این واقعیتها را اضافه کنیم به قرار گرفتن در نامتعادلترین دوره در روابط و امنیت بینالملل. دشمنی و کینهورزی دولت امریکا در این سالها به اوج خود رسیده و دورهای بیسابقه از فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران را به وجود آورده است. وقتی از تحریم بیسابقه سخن میگوییم باید ابعاد آن را با نگاهی واقعگرایانه درک کنیم. بنابراین جمعیت متحول شده ذهنی با توقعات فزاینده، به علاوه واقعیت اقتصاد ۴۰ ساله و متغیر سیاست بیرحمانه دولت امریکا را باید از یک منظر واقعی بررسی کرد.
همانگونه که بیان شد مجلس در شرایطی آغاز به کار میکند که علاوه بر شرایط تصویر شده فوق، امروز مبارزه تأخیرناپذیر ضد کرونایی دولت، جامعه سلامت و جامعه در کلیت خود وارد مرحله نوینی شده است. روشن است که یک مجلس تازه نفس و نوخاسته در چنین شرایطی میتواند به سهم خود نفس تازهای به مبارزه نفسگیر و هر روزه دولت و ملت با کرونا بدمد. امری که مستلزم ظرفیتسازیهای جدیدی در سطح جامعه و استفاده از همه ظرفیتهای موجود و همه مؤلفههای گوناگون جمهوری اسلامی ایران است. امروز سرشت و ماهیت تهاجم خصمانه علیه ایران و شهروندان ایرانی تغییر کرده و تبدیل به یک تهاجم مستقیم علیه اقتصاد، سلامت، پیکره زیستی و زیست روانی آحاد جمعیت ایران شده است. دولت، جامعه سلامت در کلیت بهداشتی و درمانی و پیشگیرانه آن و از همه مهمتر جامعه ایرانی اکنون درخط مقدم این نبرد میهنی برای دفاع از هستی زیستی و کرامتی قرار دارد و همین امر رسالت مجلس در الحاق به فرآیندهای دفاعی دولت-ملت را دوچندان مینماید. مبارزه و غلبه بر بحرانهای توأمان جمعیتی، اقتصادی، فقر و نابرابری، فشار بیحد و حصر بینالمللی در دوران کرونایی مبارزهای است که فرمولهای حداقلی «نصف به اضافه یک» پاسخگوی الزامات آن نیست. در سطح جامعه ما از ضرورت رعایت هشتاد درصدی در مبارزه ضد کرونایی سخن میگوییم اما انتظار از مجلس یک انتظار صددرصدی است، زیرا مجلس بنا بر تعریف ذاتی باید عصاره فضایل ملت باشد و قطع نظر از سطح مشارکت انتخاباتی ملت، باید سعی کند همه ارزشهای جامعه را در سیمای پارلمانی خود منعکس نماید.
جامعه در حال تجربه یک زیست جدید در شرایط مبارزه ضدتحریمی و ضدکرونایی است. یعنی همزیستی «همه باهم» و کشف مجدد ارزشهای معطوف به این همبودگی وسیع ملی. درست در همین نقطه بازگشت استعلایی به فرمول طلایی «همه باهم» است که الگویهای مردمسالاری در نقطه تأسیس نظام و از آن جمله تأسیس مجلس شورای اسلامی که این روزها چهلمین سالگرد آن را پشت سرمیگذاریم درخشانتر از هر زمان دیگر رخ مینماید.
اتفاقاً مدیریت صد روزه کرونا و موفقیتهای غیرقابل انکار ایران در مقابله با آنکه در مقایسه جهانی امروز کاملاً قابل رؤیت و مشاهده است، محصول تشخیص درست، برنامهریزی مشترک و همافزایی بین قوا و کمک به مدیریت پرقدرت و دولت واحد است. برای غلبه بر شرایط پیش گفته الگوی مدیریت کرونایی میتواند برای پاسخ به بحرانهای قرن پیش رو و عبور با سلامت جامعه باشد.
ضرورت یک ائتلاف
منصور بیطرف
دبیر گروه اقتصادی
مجلس یازدهم از روز چهارشنبه بهطور رسمی کار خود را آغاز کرد و در روز بعد هم همان طور که پیشبینی میشد، محمد باقر قالیباف، بهعنوان رئیس مجلس انتخاب شد. در واقع آن طور که شاکله مجلس یازدهم نشان میدهد، طیف حاکم بر آن طیفی است که در فرهنگ لغتنامه سیاسی ایران بر آن نام «اصولگرایی» نهادهاند (اعم از طیف اصولگرایان سنتی و پایداری)، لذا از لحاظ جناحبندی سیاسی، افتراقی میان مجلس یازدهم اصولگرا و دولت دوازدهم منتسب به میانه رو، وجود دارد، به همین خاطر نمیتوان آن همگرایی که در مجلس قبلی با دولت وجود داشت را از این مجلس انتظار داشت. صدای بلند این افتراق را میتوان از همان روز چهارشنبه که یکی از نمایندگان مجلس جدید اظهار داشت که «ما وکیل الدوله» نیستیم، شنید. این افتراقها میان مجلس و دولت نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا که انتخابات بر آن حاکم است وجود دارد و البته در ایران نسبتاً حادتر. اما میتوان انتظار از مجلس یازدهم را در قالب دیگر و از زاویه دیگری دید. بهتر است، پنجره ایران را از جهت دیگری غیر از سیاسی، باز کنیم. فیالواقع شرایط ایران با توجه به سایه گسترده تحریم و دشمنیهای امریکا با ایران با شرایط دیگر کشورها بسیار فرق میکند و لذا، مجلس جدید با توجه به همین شرایط بهتر است کار خود را آغاز کند. این انتظاری است که نه تنها دولت بلکه مردم از مجلس و ریاست جدید آن انتظار دارند. به هر حال انتخاب محمد باقر قالیباف، به ریاست مجلس یازدهم، نشان میدهد که او، عصاره دیدگاه و خواستههای نمایندگان مجلس است. در این مجلس هر چند، چهرههای شناخته شده و شاخصی مانند، مرتضی آقا تهرانی، حاجی بابایی، الیاس نادران، شمسالدین حسینی، نیکزاد و... هستند، اما محمد باقر قالیباف منحیثالمجموع، به خاطر سابقهای که دارد با این افراد فرق میکند.
نگاهی به کارنامه محمد باقر قالیباف نشان میدهد که او به هیچ وجه با مسائل کشور نا آشنا نیست. کاندیدای سه دوره ریاست جمهوری و نیز بیش از 9 سال شهردار تهران، سمتهایی است که او را با مشکلات پیچیده کشور آشنا کرده است. او کاملاً معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را میداند و نیز مصایب اجرایی ایران را. او بدون شک میداند که در این برهه از زمان، آنچه که ایران را در تنگنا قرار داده است، نه درگیریهای جناحی - مشابه نیمه اول دهه 1380 - بلکه فشارهای بیرونی تحریم است که ناخودآگاه اختلافات را به داخل هم میکشاند. اختلافاتی که نه فقط در عرصه سیاسی بلکه در عرصه اقتصادی هم خود را نمایان میسازد. در واقع او خود بهتر از هر فرد دیگری میداند که فشارهای اقتصادی که در قالب تحریم خود را عیان میسازد - به طوری که به گفته محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در دوره ترامپ هر 9 روز یک تحریم بر ایران اعمال شده است - منتج آن در عرصه سیاسی خود را نشان میدهد. بنابراین منطقیترین کاری که از قالیباف در سمت تازه انتظار میرود این است که اختلافات سیاسی در سایه تحریم را کنار بگذارد و این را نیز در مجلس اعمال کند. این در اصل توصیه همه سیاستمداران در طول تاریخ بوده است که کشوری موفق است که بتواند ائتلافی را در درون شکل دهد تا در مقابل نیروهای متخاصم ایستادگی کند و ضرورت هر ائتلافی هم این است که اختلافات درونی بین اعضا کمتر از اختلافات آن اعضا با دشمن باشد؛ عکس آن بدون شک «تیر به خودی» است. بههمین خاطر آنچه که در این برهه از زمان مدنظر است نه رقابتهای سیاسی که حفظ منافع ملی است. فیالواقع اگر در دورهای، قالیباف و روحانی، رقیب همدیگر بودند اکنون باید رفیق همدیگر باشند تا بتوانند این کشتی طوفانزده را از امواج بلند تحریم به صحت و کامل به ساحل آرامش برسانند. این انتظاری است که کشور از ریاست جدید مجلس و نمایندگان دور یازدهم آن، دارد.
دبیر گروه اقتصادی
مجلس یازدهم از روز چهارشنبه بهطور رسمی کار خود را آغاز کرد و در روز بعد هم همان طور که پیشبینی میشد، محمد باقر قالیباف، بهعنوان رئیس مجلس انتخاب شد. در واقع آن طور که شاکله مجلس یازدهم نشان میدهد، طیف حاکم بر آن طیفی است که در فرهنگ لغتنامه سیاسی ایران بر آن نام «اصولگرایی» نهادهاند (اعم از طیف اصولگرایان سنتی و پایداری)، لذا از لحاظ جناحبندی سیاسی، افتراقی میان مجلس یازدهم اصولگرا و دولت دوازدهم منتسب به میانه رو، وجود دارد، به همین خاطر نمیتوان آن همگرایی که در مجلس قبلی با دولت وجود داشت را از این مجلس انتظار داشت. صدای بلند این افتراق را میتوان از همان روز چهارشنبه که یکی از نمایندگان مجلس جدید اظهار داشت که «ما وکیل الدوله» نیستیم، شنید. این افتراقها میان مجلس و دولت نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا که انتخابات بر آن حاکم است وجود دارد و البته در ایران نسبتاً حادتر. اما میتوان انتظار از مجلس یازدهم را در قالب دیگر و از زاویه دیگری دید. بهتر است، پنجره ایران را از جهت دیگری غیر از سیاسی، باز کنیم. فیالواقع شرایط ایران با توجه به سایه گسترده تحریم و دشمنیهای امریکا با ایران با شرایط دیگر کشورها بسیار فرق میکند و لذا، مجلس جدید با توجه به همین شرایط بهتر است کار خود را آغاز کند. این انتظاری است که نه تنها دولت بلکه مردم از مجلس و ریاست جدید آن انتظار دارند. به هر حال انتخاب محمد باقر قالیباف، به ریاست مجلس یازدهم، نشان میدهد که او، عصاره دیدگاه و خواستههای نمایندگان مجلس است. در این مجلس هر چند، چهرههای شناخته شده و شاخصی مانند، مرتضی آقا تهرانی، حاجی بابایی، الیاس نادران، شمسالدین حسینی، نیکزاد و... هستند، اما محمد باقر قالیباف منحیثالمجموع، به خاطر سابقهای که دارد با این افراد فرق میکند.
نگاهی به کارنامه محمد باقر قالیباف نشان میدهد که او به هیچ وجه با مسائل کشور نا آشنا نیست. کاندیدای سه دوره ریاست جمهوری و نیز بیش از 9 سال شهردار تهران، سمتهایی است که او را با مشکلات پیچیده کشور آشنا کرده است. او کاملاً معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را میداند و نیز مصایب اجرایی ایران را. او بدون شک میداند که در این برهه از زمان، آنچه که ایران را در تنگنا قرار داده است، نه درگیریهای جناحی - مشابه نیمه اول دهه 1380 - بلکه فشارهای بیرونی تحریم است که ناخودآگاه اختلافات را به داخل هم میکشاند. اختلافاتی که نه فقط در عرصه سیاسی بلکه در عرصه اقتصادی هم خود را نمایان میسازد. در واقع او خود بهتر از هر فرد دیگری میداند که فشارهای اقتصادی که در قالب تحریم خود را عیان میسازد - به طوری که به گفته محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در دوره ترامپ هر 9 روز یک تحریم بر ایران اعمال شده است - منتج آن در عرصه سیاسی خود را نشان میدهد. بنابراین منطقیترین کاری که از قالیباف در سمت تازه انتظار میرود این است که اختلافات سیاسی در سایه تحریم را کنار بگذارد و این را نیز در مجلس اعمال کند. این در اصل توصیه همه سیاستمداران در طول تاریخ بوده است که کشوری موفق است که بتواند ائتلافی را در درون شکل دهد تا در مقابل نیروهای متخاصم ایستادگی کند و ضرورت هر ائتلافی هم این است که اختلافات درونی بین اعضا کمتر از اختلافات آن اعضا با دشمن باشد؛ عکس آن بدون شک «تیر به خودی» است. بههمین خاطر آنچه که در این برهه از زمان مدنظر است نه رقابتهای سیاسی که حفظ منافع ملی است. فیالواقع اگر در دورهای، قالیباف و روحانی، رقیب همدیگر بودند اکنون باید رفیق همدیگر باشند تا بتوانند این کشتی طوفانزده را از امواج بلند تحریم به صحت و کامل به ساحل آرامش برسانند. این انتظاری است که کشور از ریاست جدید مجلس و نمایندگان دور یازدهم آن، دارد.
قاب متفاوت 96 و 99
محمد هاشمی
فعال سیاسی اعتدالی
در یک سالی که قرار است مجلس یازدهم با دولت دوازدهم همکاری کند، هم مشکلات کشور روشن است، هم سابقه تفاوتها و رقابتهای سیاسی جریانهای حاکم بر دو قوه و هم نیاز ضروری کشور بههمکاری و همافزایی بین این دو نهاد. در این شرایط که مجلس به لحاظ سیاسی کاملاً تغییر چهره داده و بهنظر میرسد همین موضوع برخی انگیزهها برای تشدید تقابلهای سیاسی در کشور را بیشتر کرده است، بر سران سه قوه واجب است تا با حداکثر تدبیر، به شیوهای عمل کنند که امکان همکاری بین قوا نه تنها مسدود نشود بلکه افزایش هم پیدا کند. در واقع هم اینک رؤسای سه قوه هستند که از یک سو بهعنوان جلوداران سه نهاد اصلی کشور و از سوی دیگر بهعنوان چهرههای برجسته و متنفذ سیاسی جریانهای مختلف باید در کنترل فضای سیاسی بکوشند. با اضافه شدن آقای قالیباف به جمع آقایان رئیسی و روحانی، این سه نفر باید به این موضوع واقف باشند که همنشینیهای آنها در کنار هم، دیگر جلسات انتخاباتی سال 96 نیست بلکه جلسه سران سه قوه است و بین این دو نوع همنشینی تفاوتهای شکلی و ماهیتی بسیار ژرفی وجود دارد. یعنی ما با دو قاب متفاوت همنشینی این سه نفر در سال 96 و حالا سال 99 روبه رو هستیم. مسأله مهم امروز این است که کشور ما به اندازه کافی به دلایل تحریم خارجی و اخیراً شیوع بیماری کرونا درگیر مشکل شده و ظرفیت پذیرش مشکلات بیشتر را ندارد. پس هنر رؤسای سه قوه باید این باشد که این مشکلات را در چرخهای باطل و بدون نتیجه تبدیل به مسأله و دستاویز سیاسی نکنند. این به هیچ عنوان نه به معنای چشم پوشیدن بر تفاوت سلیقهها است و نه محدود کردن دایره حقوق قانونی مجلس و نمایندگان برای نظارت بر دولت. معنای این مهم در واقع تدبیر کردن بیشتر در امور جاری کشور است. بیشک مشکلات کشور صرفاً در یک سال پیش رو حل نخواهد شد اما مجموعه روابط بین سه قوه در این زمان است که نشان خواهد داد از این پس ما در مسیر توفیق یافتن بر این مشکلات، چگونه حرکت خواهیم کرد و چقدر نفع عمومی جامعه را تأمین میکنیم.
فعال سیاسی اعتدالی
در یک سالی که قرار است مجلس یازدهم با دولت دوازدهم همکاری کند، هم مشکلات کشور روشن است، هم سابقه تفاوتها و رقابتهای سیاسی جریانهای حاکم بر دو قوه و هم نیاز ضروری کشور بههمکاری و همافزایی بین این دو نهاد. در این شرایط که مجلس به لحاظ سیاسی کاملاً تغییر چهره داده و بهنظر میرسد همین موضوع برخی انگیزهها برای تشدید تقابلهای سیاسی در کشور را بیشتر کرده است، بر سران سه قوه واجب است تا با حداکثر تدبیر، به شیوهای عمل کنند که امکان همکاری بین قوا نه تنها مسدود نشود بلکه افزایش هم پیدا کند. در واقع هم اینک رؤسای سه قوه هستند که از یک سو بهعنوان جلوداران سه نهاد اصلی کشور و از سوی دیگر بهعنوان چهرههای برجسته و متنفذ سیاسی جریانهای مختلف باید در کنترل فضای سیاسی بکوشند. با اضافه شدن آقای قالیباف به جمع آقایان رئیسی و روحانی، این سه نفر باید به این موضوع واقف باشند که همنشینیهای آنها در کنار هم، دیگر جلسات انتخاباتی سال 96 نیست بلکه جلسه سران سه قوه است و بین این دو نوع همنشینی تفاوتهای شکلی و ماهیتی بسیار ژرفی وجود دارد. یعنی ما با دو قاب متفاوت همنشینی این سه نفر در سال 96 و حالا سال 99 روبه رو هستیم. مسأله مهم امروز این است که کشور ما به اندازه کافی به دلایل تحریم خارجی و اخیراً شیوع بیماری کرونا درگیر مشکل شده و ظرفیت پذیرش مشکلات بیشتر را ندارد. پس هنر رؤسای سه قوه باید این باشد که این مشکلات را در چرخهای باطل و بدون نتیجه تبدیل به مسأله و دستاویز سیاسی نکنند. این به هیچ عنوان نه به معنای چشم پوشیدن بر تفاوت سلیقهها است و نه محدود کردن دایره حقوق قانونی مجلس و نمایندگان برای نظارت بر دولت. معنای این مهم در واقع تدبیر کردن بیشتر در امور جاری کشور است. بیشک مشکلات کشور صرفاً در یک سال پیش رو حل نخواهد شد اما مجموعه روابط بین سه قوه در این زمان است که نشان خواهد داد از این پس ما در مسیر توفیق یافتن بر این مشکلات، چگونه حرکت خواهیم کرد و چقدر نفع عمومی جامعه را تأمین میکنیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
متقاضیان طرح مسکن ملی / آقای کاویان از اصفهان: با شیوع ویروس کرونا مسئولان وزارت مسکن، ما متقاضیان طرح مسکن ملی را که در مراحل ثبتنام، تأیید شده و قرار بود در اسفندماه، مدارک ما را تحویل بگیرند، فراموش کردند. ما منتظر اعلام تاریخ جدید تحویل مدارک هستیم. لطفاً پیگیری نمایید.
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
متقاضیان طرح مسکن ملی / آقای کاویان از اصفهان: با شیوع ویروس کرونا مسئولان وزارت مسکن، ما متقاضیان طرح مسکن ملی را که در مراحل ثبتنام، تأیید شده و قرار بود در اسفندماه، مدارک ما را تحویل بگیرند، فراموش کردند. ما منتظر اعلام تاریخ جدید تحویل مدارک هستیم. لطفاً پیگیری نمایید.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
پنجشنبههای افتتاح
-
صد روز گذشت و نوبت یک همدردی ملی است
-
قالیباف رئیس شد
-
زاگرس در آتش میسوزد
-
شرارههای خشم
-
خبرهای خوشی در راه است
-
تصویب لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در اولویت کار دولت است
-
کرونا منوی کافهها را تغییر داد
-
مجلسجدید و الگوی طلایی: همه با هم
-
ضرورت یک ائتلاف
-
قاب متفاوت 96 و 99
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین